سلام
کمکم، یک سال از آغاز نوشتنم در این صفحه میگذرد...
روزهایی که سرشار خاطرهها و لبریز یادهایی است که هر کدامشان عمری را پیش چشمانم مینهند...
نمیخواهم اظهار خوشحالی از یکساله شدنم کنم...
میخواهم چند نکته که در این یک سال به دست آوردهام را بگویم...
1- اینجا وبلاگ است، وبلاگ را جایی برای بیرون ریختن حرفهای خودم میدانم...
وبلاگ، با یک سایت تخصصی تفاوت دارد.
2- آنچه مینویسم تراوشات ذهنی من است و میتوانم از همه نوشتههایم دفاع کنم، اما یادداشتهایم را جایی برای دفاع از افکارم نمیدانم...
3- موضوعی که باعث اعتراض بعضی از دوستان عزیز و دوستداشتنیام شده، لحن تند من در مواجهه با مسئولین اجرایی جمهوری اسلامی است که تاکنون بیشترین نظرات انتقادی که در قسمت نظرات نوشته شده، مربوط به این موضوع بوده است.
در عین حال که خود را موظف به رفتار انسانی و اسلامی میدانم اما معتقدم که وقتی فردی در جمهوری اسلامی مسئولیتی را به دوش میگیرد، ساکت ماندن مردم در برابر انحرافات او، بزرگترین خیانتی است که میتوان انجام داد.
4- من خودم را چسبیده به هیچکس نمیدانم پس به خودم حق میدهم و بیشتر از آن وظیفه خودم میدانم که وقت انتقاد از مسئولین، کاملا صریح، تند و بدون تعارف و خالیبندیهای معمول، آنها را از حصاری که اطراف خودشان کشیدهاند بیرون بیاورم و هر چه حقشان است بارشان کنم...
5- در این مدت بعضی از دوستان، خیلی مرا تحویل گرفتند، بعضی هم نوشتههای مرا مورد نقد خویش قرار دادند که از همه آنها سپاسگزارم...
6- برایم دعا کنید که سخت محتاجم...
یاعلی
دوستان سلام
ایشالا من رو از دعای خیرتون بینصیب نمیزارید.
توی این مدت اگه خوبی دیدین اشتباهی بوده!
بدیهایی هم که دیدین حتما حلال کنید...
درود
من اینجا رو تختهش کردم، ولی حذفش نمیکنم، میخوام یادگاری نگهش دارم!
دوستان عزیزم! به خدا خیلی اوضاعم به هم ریخته، نمیخواستم شماها رو ترک کنم، به خدا برای خودم هم خیلی سخت بود که اینجا رو دیگه ول کنم اما چارهای ندارم.
نمیتوانم مشخصا بگویم که چرا دیگر نمینویسم، اما همینقدر بدانید که امروز دریایی از غم و درد بر جانم سایه افکنده...
دوست داشتم برایم دعا کنید...
ایشالا دعا میکنید و خدا هم به یمن توجه شما، مرا از این بند بلا رها میسازد و ...
ایشالا برمیگردم...
آخرین یاعلی
سلام به همه
چه خبره بابا
ای ول به این همه دلسوزی
ببینید من که روز شونزهم گفتم که میخام یه سبک نوشتاری رو شروع کنم.
هر کی میاد اولین هرفش همینه که غلت املایی داری آقا.
خب دیگه امروز که نشد بنویسیم.
ایشالا از روزای بعد.
یا علی
سلام به همهگی دوستان و عزیزان
بزارید یه خورده آسونتر بنویسم.
ببینید! تا به اینجا نمیخاستم توی وبلاگ اسم کسی رو بیارم یا به کسی نقدی بزنم یا ...
تنها کاری که انجام میدادم نوشتن کلیاتی درباره سدور انقلاب بود.
اما از امروز دوست دارم یه جور دیگه بنویسم:بیتکلف و کاربردی(همون مسداقی)
دوست دارم در این مورد بیشتر کمکم کنید.
اما خودم اینجوری تسمیم گرفتم که درباره اهداف فراموش شده انقلاب اسلامی در دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی به گفتوگو بنشینیم.
یک عزیزی هم به شدت به ما توپیده بودند که چرا اسم کوچک سیدعلی را میبرید.
باید به این گرامیبرادرمان بگویم که من اینگونه سخنگفتن را بیادبی به پیشگاه ایشان نمیدانم، تازه فکر میکنم کلی عزمت و بزرگی در پس اینجوری اسمبردن خابیده است.
دوست داشتم درباره چیزهایی هم که مینویسم، نزر بدهید.
راستی! هرکی دعوتنامه gmail می خاد بگه.
خدا نگهدار
یا علی
با سلام
امید که زیر سایه حضرت صاحب الزمان و در پناه آن بزرگ مرتبه در نزد خدا , لحظه های مان پر از الوهیت و عشق به یگانه بی هم تا باشد.
این روزها به شدت مشغول درس خواندن هستم و به قول مدیران خیلی باکلاس و خیلی پرکار, حتی وقت سرخاراندن هم ندارم.
ان شاالله بعد از نوروز سبز و پر بهجت دوباره می نویسم.
خدایارتان و علی هم راه تان
یا علی
به نام یگانه زیبای بی زشتی
آنچه امروز دستمایه نوشتن شده است آن است که عنوانی که برای بلاگ انتخاب کرده ام به چه معنایی است و اصولا چرا این عنوان؟
در جواب این سوال خودساخته باید بگویم که:
عنوان «با سید علی تا فتح قدس و مکه» عبارتی است برای نشان دادن افق دید آرمان صدور انقلاب.
به سخن دیگر هدف ما برای نشر این آرمان بزرگ همانا بیداری اسلامی است که اولین تیرهای آن به سوی قدس و مکه روانه می شود.
جای گفتن این نکته هم هست که ما هیچ باکی از این نداریم که آرمان هایمان حکومت های سراسر ویرانی و ظلم شیخ نشین های خلیج را زیر سوال برد.
ما عقیده خود را که عقیده امام بزرگوار است تبلیغ می کنیم و خط قرمز ما فقط برخورد فیزیکی است.
یعنی آرمان صدور انقلاب هیچ نیازی به توسل به قدرت بیرونی ندارد و همین که خود را تبلیغ کند برای تحقق آرمانش کافی می داند.
پس به امید آن روز که نماز ظهرمان را پشت سر «سید علی» در جوار کعبه مقدس که امروز به اشغال مشرکان درآمده است به جای آوریم.
دعا کنید ما را
به نام خدای سیب و سخن
و به نام خدای خمینی
و اینک...
آمدنمان را توجیه کنیم ابتدا
زان رو آمده ام تا بگویم که آن بزرگ امام که خدایش با اولیا محشور کند آرمان هایی داشت بس بزرگ و محکم که جزئی از ارکان این نظام است. پس برای هماهنگی بیشتر این تئوری که همان سامانه حکومتی مبتنی بر فقه شیعه می باشد باید همه جزئیات آن را فهمید و پیاده کرد.
آنچه که در اسناد و سخنان آن پیر سفرکرده به جای مانده است پر است از اشارات و تصریحات فراوانی که درباره صدور انقلاب است و بعضی از مخالفین فکری امام این سخنان را توسعه طلبی اسلامی نام نهاده اند.
پس هدف این بلاگ نشان دادن پاره ای از افکار حضرت امام خمینی است که فکر میکنم در تعامل ما با دنیا مفید و تاثیرگذار خواهد بود.
باید متذکر شد که نظامی که هم اکنون بر پایه این تئوری بنا شده است فاصله زیادی با این تئوری دارد که یکی از کمبودهای آن نیز همین مقوله صدور انقلاب است که به دلایل فراوان تاکنون از پرداختن ریشه ای و استراتژیک به آن کاهلی شده است.
در این میان نقدها و یاری صمیمانه و تیزبینانه دیدار کنندگان از بلاگ بنده را در نوشتن بهتر و مفیدتر این مباحث یاری می دهد.
یا علی.