سلام
امروز فقط یه جمله شرطی!
تا وقتی فقط خدا رو داریم
فقط میتوانیم امید داشته باشیم
علی یارتان و التماس دعا
سلام
در آن مدتزمانی که یادداشتها را به شیوهای خاص مینگاشتم، شاهد نکتهبینی دوستان عزیزم بودم که این شیوهخاص را نقد میکردند و مایل بودند که دست از اینگونه نگارش بردارم.
دیروز با جوان خونگرمی از خطه قهرمانپرور جنوب، همسخن شدم و انتقادهایش به اینگونه نوشتنم، موجب آن شد که دست از آنگونه نوشتن بردارم.
چند مطلب را باید بگویم:
1-در این نوشتن، یک فایده بزرگ نهفته بود و آن اینکه، زبان شیرین پارسی، بیش از آنکه بدانیم، نیازمند یاری زبان عربی است.
شاید این مطلب برای دوستان عزیزم، درونی نباشد و آن را لمس نکرده باشند، اما بنده که چند روزی بر آن بودم که تا جایی که ممکن است از عربینگاری بپرهیزم، با تمام وجود، نیازمندی زبان پارسی را به عربی دریافتم.
2- بعد از آنکه شورای نگهبان، وظیفه قانونی خود را در تاییدصلاحیت داوطلبان انجام داد، حضرتآیتاللهخامنهای در پاسخ به درخواست دکترحدادعادل مبنی بر توسیع در دایره تایید صلاحیتها، در نامهای به شورای نگهبان که ظاهر آن دلالت بر حکم حکومتی بودن آن میکند، دستور تایید صلاحیت دکترمعین و آقای مهرعلیزاده را صادر فرمودند.
و اما...
آنان که در سروصداهای سالهای 77 تا 79، اختیارات رهبری و از جمله حکم حکومتی را به شدت زیر سوال میبردند، اکنون دو شقه شدهاند.
گروه اول ادعا میکند که نامهمقاممعظمرهبری، حکم حکومتی نبوده و دلالت بر عدم انجام درست قانون از جانب شوراینگهبان دارد.
گروه دوم هم که نمیخواهند اینگونه خود را ضایع کرده و خلاف ظاهر، سخن بگویند، بر سر یک دوراهی دشوار، گرفتار آمدهاند که با قبول این حکمحکومتی، تئوریهایشان نقش بر آب میشود و با عدم قبول این حکم، از شرکت در انتخابات، باز میمانند.
به خاطر همین است که ستاد دکتر معین، ابتدا اعلام حضور یا عدم حضور خویش را به پنجشنبه(امروز) موکول کرد، اما دوباره دو روز مهلت خواست تا مشاورانش، در اتاق فکر اصلاحطلبی به تفکر بنشینند و از این ابهام بزرگ خلاصی یابند.
شرمنده که اینچنین به درازا کشید.
اما به قول یکی از اساتید، درد دل مرغان چمن بسیار است.
ما را از دعای خیرتان بینصیب نگذارید.
یا علی
سلام
نمیدونم چی شد که امروز یهویی این سخن امام رو یادم اومد که بنویسم.
ایشالا که به اون نتیجهای که من از نوشتن این کلام پرمعنا دارم، برسید.
بیچارهگی و ذلت مسلمین از زمانی آغاز شد که سردمداران آنان کاخنشین شدند.
ما رو دعا کنید.
خدا نگهدار
یا علی
ایکهبهغیر تو ندارم کسی
درود بر همه برادران و خاهران خوبم!
در شگفت نشوید.
از امروز همانگونه که آغاز نوشتن دوباره است، یک شیوه نگارشی را نیز آغاز میکنم که امید دارم خوش آیدتان.
بازآمدن سال نو و نوزیستی گل و سبزه و چمن را به فال نیک گرفته و این سال پریمن را که سیدعلی بزرگ، مشارکتعمومیوهمبستگیملی نام نهادهاند، شادباش میگوییم.
و اما عیدی...
از آغازین سخنانی که رهبر همیشه زندهمان خمینی بتشکن درباره سدور انقلاب بر زبان آوردهاند، این است:
ما انقلابمان را به جهان سادر مىکنیم. چرا که انقلاب ما اسلامى است. و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله بر تمام جهان تنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجاى جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم(22/11/58) . صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینى - تبیان دفتر ششم چاپ اول تابستان 1374 ص34
امید که همیشه روزگار، شادان و امیدوار باشید.
یاعلی
سلام
امروز دوباره آمدم تا دگرباره بنویسم.
و پوزشطلبیدن مرا بپذیرید که این چند روزه به اندازه همه عمرم دلمشغولی داشتم و از آن روی توانستنم برای نوشتن را از دست داده بودم، یعنی توان نوشتن نداشتم.
و اینک...
تا حالا همه کلیگویی بود در باب صدور انقلاب اما ...
میخواهم بنویسم که اعتقاد یا عدم اعتقاد به صدور انقلاب چه چیزهایی را عوض میکند.
میخواهم بنویسم که اگر آدمیزادی چون من یا شما به لزوم این موضوع باور و اعتقاد داشته باشد نامش را چه مینهند.
اصلا بگذارید در این مجال همین را بگویم که آنان که مسئول نامگذاری انسانها بر اساس اعتقادهایشان هستند، کسی را که به صدور انقلاب معتقد باشد، بنیادگرا نامیدهاند.
به گونه دیگر اگر بخواهم بگویم:صدور انقلاب یکی از مولفههای اصلی بنیادگرایی یا نابگرایی است.
البته ما اسم این را، اعتقاد به اسلام ناب مورد نظر حضرتامامخمینیرحمةاللهعلیه میدانیم و بس.
انشاءالله بیشتر سخن خواهیم راند.
یاعلی
به نام بی همتا خالق گیتی
امروز میخواهم درباره کسانی صحبت کنم که اولین تیرهای آرمان ما به سوی آنان پرتاب میشود.
آنچه در کلام امامخمینیرحمةاللهعلیهمشاهده میشود آن است که اولین کسانی که مورد خطاب این آرمان هستند کشورهای عربیاند که خود را کشورهای اسلامی میدانند.
این موضوع را این گونه میتوان تحلیل کرد که اینان از نام و آبروی اسلام برای حکومت و سلطه خود سوءاستفاده نموده اند در صورتی که حکومتهایشان هیچ شباهتی به حکومت پیامبر اکرمصلواتاللهعلیه ندارد بلکه از جهات مختلفی دارای تفاوتهای اساسی با منش نبی مکرم اسلام است.
البته جای تذکر است که منظور ما از کشورهای عربی فقط کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس نیست بلکه کشورهایی همچون سوریه هم که از نظر سیاسی با جمهوری اسلامی ایران دوستیهای تنگاتنگی دارد نیز از نظر ما فاصله بسیار زیادی با آنچه باید باشد دارد.
سوالی که ممکن است پیش بیاید این است که مگر حکومت جمهوری اسلامی چقدر به آرمان مدینةالنبی نزدیک است که ما این گونه درباره حکومتهای دیگر اظهارنظر میکنیم و همه آن ها را زیر سوال میبریم؟
جواب را اینگونه باید گفت که در جمهوری اسلامی اگر همه اعمال و رفتارهای حکومت همسو با نگاه آرمانی ما نیست اما همین که سامانه اصلی حکومت و قانون اساسی و قوانین عادی تا میزان قابل ملاحظهای با آرمانهای اسلامی همخوانی دارد برای ما کفایت میکند گرچه بر حکومت لازم میدانیم که همه ظرفیت های آرمان بلند امام رحمةاللهعلیه را اجرا کند.
پس نتیجه بحث امروز این شد که اولین تیررس تبلیغ این آرمان کشورهایی هستند که در عین استفاده از نام اسلام برای سلطنت خود به هیچ کدام از اصول اسلامی پایبند نیستند و در بیشتر شئون حکومت خود پایبند به فرهنگ و سیاست و اقتصاد غربی هستند.
حضرت امام نیز در کلامی رسا و واضح این گونه میفرمایند:
من دولتهای عربی را بیش از پانزده سال است که نصیحت کردم که با هم متحد بشوند و قدس را نجات بدهند و هیچ ابداً در آنها اثر نکرد. برای اینکه در فکر این مسایل نیستند. آنها اگر صحبتی هم از این مسایل بکنند همان صحبتهایی است که شاه سابق ما راجع به پیشرفتها میکرد. اینها هیچ یک به فکر امتها نیستند. هفدهم فروردین 58 صحیفه امام جلد6 صفحه 502 یا علی