سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 به‏نامِ‏اوکه‏زیستنِ‏مان‏نیم‏نگاهی‏از دیدگانِ‏مهر اوست

سلام‏به‏شما که‏پاره‏ای‏از زیستنم‏را در کنارتان‏و در تنفسِ‏هوایِ‏دل‏ها و ‏‏دیدگانِ‏پاکِ‏تان‏گذرانده‏ام

آن‏روزها پاری‏وقت‏ها بر زبانم‏این‏شعر بود که:

خدایا عاشقان‏را با غم‏عشق‏آشنا کن     زغم‏های‏دگر غیر از غم‏هجرت‏رها کن

نمی‏دانم، اما پاری‏وقت‏است‏که‏می‏خوانم:

توخود گفتی‏که‏در قلب‏شکسته‏خانه‏داری   شکسته‏قلب‏من‏جانا به‏عهدخود وفاکن

نمی‏دانم...

دگر جانی‏برای‏نوشتن‏نمانده...

شاید...

شاید این‏روزها سخت‏ترین‏روزهایِ‏زیستنِ‏من ‏و اوست...

و اگر شما _که‏بسی‏بیش‏تر از خیلی‏ها بهِ‏تان‏علاقه‏دارم_ ‏دعای‏مان‏نکنید، شاید دگر نتوانم‏بنویسم...

نمی‏دانم...

می‏گویند دعایِ‏مومن‏در حقِ ‏برادرِ مومنش، ‏برآورده‏است.

پس‏به‏حق‏ِهر که‏دوست‏دارید، در نمازتان‏از یادمان‏نبرید

شاید من‏هم‏مثل‏درویش‏دیافه، آخرین‏نوشتنم در این‏خانه‏باشد...

یاعلی

 


نوشته شده در  یکشنبه 84/6/6ساعت  8:13 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

سلام

امید که سراسر زیستن‏تان سرشار سرور باشد

1- تا یکی دو سال پیش برای آن‏که کم‏کاری‏های مسئولان اجرایی کشور به پای کل نظام نوشته نشود مجبور بودیم عدم‏وظیفه‏شناسی مسئولان میانی را عامل ناکارآمدی سامانه اجرایی کشور معرفی کنیم.

2- تمام شد.

3- من به احمدی‏نژاد رای داده‏ام و وظیفه اوست که تحت هر شرایطی به وعده‏های خویش عمل کند.

4- قرار نیست من(و امثال من به عنوان جزئی از مردم)، با خادم خودم مهربانانه و عاشقانه -به سبک‏ دخترکانی‏که‏در سال‏های‏ابتدایی ‏دولت‏ سیدمحمدخاتمی‏، عاشقانه‏به ‏رئیس‏جمهورشان ‏نامه‏های  محبت‏ومهربانی ‏‏می‏نوشتند-به سخن بنشینم.

5- با وزرا و همه خادمان میان‏دستی و پایین‏دستی سامانه اجرایی نظام هیچ کاری ندارم و کوچک‏ترین اشکالی را که در کارشان ببینم، در کارنامه محمود احمدی‏نژاد خواهم نگاشت.

6- سخن آخر: هفته دولت را به پیشگاه ملت و خادمان ملت تبریک می‏گویم.

یاعلی     

 


نوشته شده در  پنج شنبه 84/6/3ساعت  3:10 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

سلام

پشت پرچین‏های پُر پرواز پرندگان پاییزپرست

سوار بر سایه‏سار صبح‏خیز یاس‏های یأس‏ستیز

به دنبال بلوای بلند بلنددلان لادن روی

هم‏چنان همهمه‏گرتر از هیاهوی بی‏هوای هاله‏حیات

چشم‏بازتر از چراغ‏های چیره بر چهره‏های چارچشم

نیم‏نگاهم هنوز به آن جان نیم‏بند انسانی است.

و برای باراندن باران بهارینه، به بارگاه رب، بار بسته‏ام

کاش کام کمال تک‏کاج‏های تاکستان‏های کویر نیز شکایت نکنند

کاش شراره‏های شور و شوقِ شب‏ها و روزهای سپید را با شرمندگی مشایعت نکنیم.

یاعلی 


نوشته شده در  یکشنبه 84/5/23ساعت  8:18 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

 سلام

می‏گویند ارتباط یک مقوله دوطرفه است...

و من در این تابستان که یه جای دیگه هستم...

سرعت اینترنت بسیار پایین و قیمت آن بسیار بالاست پس...

بعضی از دوستان هم که کلی از دست من گله‏مند شده‏اند که چرا به‏شان سر نمی‏زنم...

به خدا شرمنده‏م

ایشالا جبران می‏کنم...

و اما...

سلام بر شهید شریعت، شیخ فضل‏الله که خونش را به پای جاری‏گشتن خون شریعت در زیستن مردمان، به مولایش هدیه کرد تا قدمی به سوی فراهم آوردن ظهور، برداشته باشد.

 امام‏خمینی‏(ره)‏با تأیید نظر شیخ‏شهید در مورد مشروطه‏مشروعه و تجلیل از تلاش او در راه تصویب‏قانون‏اساسی موافق‏با قوانین‏اسلامی، انحراف‏نهضت‏مشروطیت از مسیر صحیح و اعدام‏شیخ‏شهید را کار بیگانگان و عمال داخلی آنها می‏دانست که به موجب ترس از قدرت‏اسلام و روحانیان به این کار دست زدند.

قسمتی از سخن امام: لکن راجع به همین مشروطه و این که مرحوم‏شیخ‏فضل‏الله‏رحمه‏الله‏ایستاد که مشروطه‏بایدمشروعه‏باشد، باید قوانین موافق اسلام باشد، در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم‏قانون‏اساسی هم از کوشش‏ایشان بود، مخالفین، خارجی ها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند، کاری کردند در ایران که شیخ‏فضل‏الله مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه را، یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی نما او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه شیخ‏فضل‏الله را در حضور جمعیت به دارکشیدند.  صحیفه‏امام18-175


 

و اینک خبرنگار...

همه یک جمله کلیشه‏ای بلدند که: خبرنگار چشم بیدار جامعه است.  راست هم می‏گویند.

اما...

اگر همه چشمان جامعه بیدار باشند باز هم خبرنگار خبرنگار است، زیرا جنس چشمان خبرنگار از جنس چشمان مردمان کوچه و بازار نیست، حتی از جنس چشمان روشنفکران هم نیست.

خبرنگار شاید راهی است دراز و بی‏انتها از قلم روشنفکران و اندیشمندان تا دست‏های مردمان کوچه ‏بازار...

نشسته‏ایم به این امید که خبرنگاران به آنچه حق‏شان است برسند تا بتوانند آن‏چه را که وظیفه خود می‏دانند، انجام دهند.

یاعلی


نوشته شده در  سه شنبه 84/5/18ساعت  10:5 صبح  توسط  
  نظرات دیگران()

سلام به آنان که ماه‏رجب را می‏یابند

1- خدایا روزهایی را در برمان نهاده‏ای که بهای‏شان بی‏پایان است.

گفته‏اند که رجب ماه خداست.

نمی‏دانم چه‏اندازه یاری‏مان می‏کنی که هم‏راه بندگان خدایی‏ات شویم.

نمی‏دانم آیا آن‏گاه که آخرین روز ماه رجب را پشت‏سر می‏نهم، مرا با خشم می‏نگری یا با مهربانی.

می‏خواهم کمک کنی بنده‏ناچیزت را، به بزرگی و پاکی زهرای پاره دل نبی‏صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، تا بتوانم اندکی از توشه‏های‏رجبیه را برگیرم.

خدایا! آسمان زیستن‏مان را مالامال از بوی خود کن.

2- این روزها، زیادند حرف و حدیث‏ها درباره ترکیب کابینه.

برخی که هنوز رایحه‏هایی از منش بالادستی نسبت به مردم در خون‏شان پیدا می‏شود، می‏گویند که کابینه ضعیفی در حال شکل‏گیری است.

باید به اینان گفت که شماها همان‏هایی هستید که آقای‏احمدی‏نژاد را بچه‏ننه می‏دانستید، پس ...

یاعلی


نوشته شده در  یکشنبه 84/5/16ساعت  12:9 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

سلام

یادمه اون وقتا که دبیرستان بودیم...

دوم دبیرستان...

نه سوم...

عکس یه نفر رو می‏شد روی جلد همه کتاب‏هام دید...

مخصوصا کتابای حسابان و مبانی‏انفورماتیک که کلی دوستشون داشتم.

بگذریم...

تبسم او به بلندای بهار بود...

بهاری که پس از زمستانی سرد و خشک، از راه رسیده بود.

نگاهش هم‏افق آفتاب‏شرقی بود و قدم‏هایش شاید(تردید از نگارنده) راهی به سوی کرامت انسانی و احترام به آدمیان بود.

سیدمحمدخاتمی را هر روز نزدیک به 20 بار می‏دیدم...

روی جلد کتابم...

راستی...

یک روز نزدیک بود کتاب حسابانم را به خاطر همان عکس جذاب و دیدنی، از دست بدهم...

یعنی می‏خواستن بدزدن!!!!!!!!!!

و اینک

خاتمی بزرگ را که اسطوره احترام به مردم است، باید تا چند روز دگر بدرقه‏اش کنیم.

خدایا! می‏دانیم که خاتمی هدفی جز اعتلای نام خدایی‏ات نداشت پس به حکم ان‏جاهدوا فینا لنهدینهم‏سبلنا یاری‏اش کن.

یاعلی


نوشته شده در  دوشنبه 84/5/10ساعت  8:47 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

سلام

اینک به خاتمی

او که هنری بزرگ داشت.

همو بود که دولت را از حکم‏رانی و اقتدارگرایی بر مردم به سوی دوستی و ارتباط دوستانه و خدمت‏محور کشانید.

آری!

دولت سیدمحمدخاتمی با همه فراز و فرودهایش آغازی بود بر پایان جدایی حاکمان از مردم و پایین آمدن‏شان از قله قاف حکم‏رانی.

البته آن‏چه مهم است اراده‏ای است که از جانب سیدمحمدخاتمی برای پایان جدایی مردم از حاکمیت اجرایی سراغ داشتیم...

با آن‏چه که از جناب ایشان سراغ داریم این مرد بزرگ در هر زمان و مکانی که بگنجد خدمت خلق را پیشه خود می‏کند.

خدایا خودت گفته‏ای که إن‏جَاهَدوا‏ فینَا لَنَهدینَهُم‏سُبُلنا.

یاعلی


نوشته شده در  دوشنبه 84/5/10ساعت  12:39 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

<      1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]