سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 به‏نامِ‏اوکه‏زیستنِ‏مان‏نیم‏نگاهی‏از دیدگانِ‏مهر اوست

سلام‏به‏شما که‏پاره‏ای‏از زیستنم‏را در کنارتان‏و در تنفسِ‏هوایِ‏دل‏ها و ‏‏دیدگانِ‏پاکِ‏تان‏گذرانده‏ام

آن‏روزها پاری‏وقت‏ها بر زبانم‏این‏شعر بود که:

خدایا عاشقان‏را با غم‏عشق‏آشنا کن     زغم‏های‏دگر غیر از غم‏هجرت‏رها کن

نمی‏دانم، اما پاری‏وقت‏است‏که‏می‏خوانم:

توخود گفتی‏که‏در قلب‏شکسته‏خانه‏داری   شکسته‏قلب‏من‏جانا به‏عهدخود وفاکن

نمی‏دانم...

دگر جانی‏برای‏نوشتن‏نمانده...

شاید...

شاید این‏روزها سخت‏ترین‏روزهایِ‏زیستنِ‏من ‏و اوست...

و اگر شما _که‏بسی‏بیش‏تر از خیلی‏ها بهِ‏تان‏علاقه‏دارم_ ‏دعای‏مان‏نکنید، شاید دگر نتوانم‏بنویسم...

نمی‏دانم...

می‏گویند دعایِ‏مومن‏در حقِ ‏برادرِ مومنش، ‏برآورده‏است.

پس‏به‏حق‏ِهر که‏دوست‏دارید، در نمازتان‏از یادمان‏نبرید

شاید من‏هم‏مثل‏درویش‏دیافه، آخرین‏نوشتنم در این‏خانه‏باشد...

یاعلی

 


نوشته شده در  یکشنبه 84/6/6ساعت  8:13 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]