به نام خدا
سلام به همه تون
نشستن امید آخرین قلبهای شکسته از بیداد و ستم،بر عرش امامت و ولایت بر همه آنان که دلی از آزادهگی و انسانبودن لبریز کردهاند، همراه با برکت و خوشبختی و خوشسرانجامی باشد.
برای آمدنش سلوات.
یادداشت قبلی رو که نوشتم با این هدف بود که بگم با این سیاستهایی که در دوران سازندهگی اجرا شد، اولین نتیجهای که به همراه آورد، دور ماندن از اهداف انقلاب بود، همان اهدافی که انسان هایی بزرگ و وارسته برای دستیابی به آن سر و جان داده بودند.
در این سالها، مجموعه دولت به یک دولت کارگری تبدیل شده بود که یا به مسایل فرهنگی بیتفاوت بود و یا دیدگاهی لیبرال و اباهیگرانه نسبت به فرهنگ داشت.
این رواج فرهنگ غربی آنقدر تابلو بود که در سال 72، در جریان انتخابات ریاستجمهوری که در دوره دوم ریاستجمهوری آقای هاشمی برگزار میشد،فردی خود را کاندیدا کرده بود تا با هاشمی رقابت کند که شعار خود را بازگشت به اهداف انقلاب نهاده بود. هالا پیدا کنید پرتقالفروش را.
جالبی داستان آنجا خیلی خندهآور میشود که هفتهنامه سروش که از سازمان سدا و سیما درمیآید، بعد از انتخابات 72 و پیروزی آقای هاشمی، آنچنان به رقیب هاشمی توپیده است که گویی قسد براندازی داشتهاست.
بیشترافرادی که بعدها هدف و وزیفه خود را متزلزل کردن جمهوری اسلامی یافتند، در دولت جناب آقای هاشمی تولید شدند، که البته نیازی به نام بردن از افراد و مراکزی که در دولت هاشمی به تولید اینجور افکار مشغول بودند، نیست.
شاید هم لازم باشه بگم، اگه خاستید میگم.
برای امروز همینقدر کافیه...
برام دعا کنید
یا علی