سلام
پشت پرچینهای پُر پرواز پرندگان پاییزپرست
سوار بر سایهسار صبحخیز یاسهای یأسستیز
به دنبال بلوای بلند بلنددلان لادن روی
همچنان همهمهگرتر از هیاهوی بیهوای هالهحیات
چشمبازتر از چراغهای چیره بر چهرههای چارچشم
نیمنگاهم هنوز به آن جان نیمبند انسانی است.
و برای باراندن باران بهارینه، به بارگاه رب، بار بستهام
کاش کام کمال تککاجهای تاکستانهای کویر نیز شکایت نکنند
کاش شرارههای شور و شوقِ شبها و روزهای سپید را با شرمندگی مشایعت نکنیم.
یاعلی