درست یا نادرست، خوب یا بد، دغدغههای سیاسی و اجتماعی، بخش مهمی از دغدغهها و آرمانهای من است. این وبلاگ هم همینطور. چرا که این وبلاگ انعکاسی از من است.
چند وقتی است نوشتن درباره چیزهایی که به هر حال به سیاست ربط دارد را در اینجا محدود کردهام. درستش البته این است که بیخیال ِ نوشتن حرفهای سیاسی شده بودم؛ اما چند بار نتوانستم ننویسم. مثل چیزهایی که درباره انتخابات نوشتم یا یادداشتی که در سوم تیر نوشته شد.
خیلی وقت است از بازی بستن و حذف کردن وبلاگ حالم به هم میخورد؛ اما اینجا هم دستکم تا زمانی مشخص، جایی برای بروز اکثر دغدغههای من نیست. پس تنها راهی که میماند...
بله! اینجا را تا پایان ریاستجمهوری دکتر احمدینژاد و رفقا، کنار میگذارم؛ کنار میگذارم به این معنا که چیزی نمینویسم. همه چیز سر جای خودش خواهد ماند. به هر حال آدمیزاد به دنبال آرامش و راحتی است؛ و هر چه او را از آرامش و راحتیاش دور کند محکوم به مهجور شدن است.
خدایا! برکات ماه رجب را -میخواستم بگویم- از بندگانت دریغ نکن؛ اما باید بگویم برکات این ماه را بر بندگانت فرو ریز. دریغ که نمیکنی.