ادبیات فارسی در خبرگزاریها و سایتهای ایرانی به شدت مهجور است. انگار زبانی که در خبرگزاریها و سایتهای خبری میبینیم اصولا زبان دیگری است.
شنیده بودیم زبان پهلوی در زمان حاکمیت ساسانیان بر ایران زبانی درباری و دیوانی بوده و به خاطر سنگینی و ثقیل بودن آن، مورد استفادهی مردم نبوده است. هیچ شکی نیست که ادبیاتی که امروز در برنامههای رسمی صداوسیما، بخشهای خبری، سایتهای خبری و خبرگزاریهای رسمی استفاده میشود تا حدود زیادی ثقیل است و بیشک در مکالمههای کاملا رسمی و دولتی هم از این ادبیات استفاده نمیشود؛ چه برسد به مردم!
شخصا هر گاه به اینگونه صفحهها در اینترنت وارد میشوم از این ادبیات جالب و منحصر به فرد خندهام میگیرد. انگار مخاطبهای این صفحهها کسانیاند که نباید با زبان مردم خبر بخوانند؛ جالب اینجاست که این خبرگزاریها و سایتهای مشابه، به زبان معیار و رسمی هم قانع نیستند و -شاید برای مهم جلوه دادن خود و اخبارشان- از ادبیاتی استفاده میکنند که دل هر انسان آزادهای را به درد میآورد!
عمق تراژیک این واقعه آنجاست که وقتی گزارشگران رادیو یا تلویزیون به سراغ مردم میروند تا از آنها دربارهی موضوعی بپرسند، دست و پایشان را گم میکنند و انگار واجب میبینند با همان ادبیات بامزهی مجریهای صداوسیما سخن بگویند؛ و این میشود که مردم در مصاحبههای تلویزیونی آن قدر کلیشهای و شعاری حرف میزنند که اولین احتمالی که به ذهن میآید این است که از قبل هماهنگ کردهاند که دقیقا همین جملهها را بگویید. بابت استفاده از اینهمه «که» شرمندهام!
هشدار میدهم! هر چه زودتر دست از این ادبیات بنجل عقب افتادهی عصر قجری بردارید؛ ای همهی خبرگزاریهای بامزهای که در حال به گند کشیدن زبان فارسی و ادبیات معیار هستید! نیازی هم به مثال نیست؛ همهشان همیناند.