به نام خدا
سلام به همه دوستان عزیزم
یکی از مولفههای اصلی که برای یک رییسجمهور عنوان میشود، عملگرایی است.
عملگرایی را میتوانیم در یک نگاه خیلی اولیه، به سه گروه تقسیم کنیم.
باز، متوسط و بسته
در ابتدای نوشتنم قصدم به نوشتهآوردن همه این سه نوع بود اما دیدم که ملال آور میشود، به همین دلیل اصل حرفم را میگویم.
شعار انتخاباتی جناب آقای هاشمی، همهباهمکار است.
بنده تفسیری از این شعار دارم که نشانگر سیر کاری منتقدستیز ایشان است.
هر سیاستمداری برای خود اصولی دارد و برنامههایی و آقای هاشمی نیز، اما آقای هاشمی یک عملگرای به شدت بسته است که عملگرایی خویش را حتی بر آزادی مردم مقدم میکند.
یعنی اینکه جناب آقای هاشمی برنامههایی را میخواهد اجرا کند و به هیچ وجه نمیپسندد که کسی در مقابل این برنامهها قدعلم کند.
نمیگویم آقای هاشمی انتقادپذیر نیست اما این ادعا را دور از واقع نمیبینم که هیچ توجهی به انتقادها ندارد.
یعنی اینکه ایشان اصولا کار خودش را میکند.
همه با هم کار
یعنی من برنامه دارم
من برنامه دارم
فقط من
و اگر من را انتخاب کردید، من و برنامهام را انتخاب کردهاید
پس این حق را به خودتان ندهید که به انتقادهایتان توجه کنم.
همه با هم کاری را میکنیم که من میگویم.
و این یعنی آخر عملگرایی.
چیز دیگری به ذهنم نمیآید.
اما همین را بگویم که اگر رایمان را خدایناکرده به نام هاشمی بنویسیم معنی آن این است که همه برنامهها و اصول رفتاری و سیاستهای ایشان را در سه مقوله اقتصاد و سیاست و فرهنگ پذیرفتهایم.
چون هاشمی نشان داده است که هیچ اهمیتی برای منتقدینش قایل نیست.
امید که آمدن هاشمی تنها تاکتیکی برای افزایش حضور مردم در صحنه باشد و بس.
یاعلی