داشتم با تلفن حرف میزدم. همزمان داشتم با شاخه گل رُز توی باغچه ور میرفتم. وقتی به خودم آمدم دیدم تمام خارهای شاخه گل رز نورسته را به آرامی از تمام شاخه جدا کردم.
شاخهی توی دستم، شاخهای بود جوان و ترد. همه خارهای آن را با دستم جدا کردم؛ بدون اینکه حتی دستم خراشی بردارد...
نمیدانم چه شد به یاد خودم افتادم. یاد وقتی که بچه بودم؛ یا تازه مکلف شده بودم. خیلی راحت میتونستم عادتهای زشتم رو ترک کنم ولی حالا... .
شاخه ترد بودن چه لذتی دارد...