سلام
در آن مدتزمانی که یادداشتها را به شیوهای خاص مینگاشتم، شاهد نکتهبینی دوستان عزیزم بودم که این شیوهخاص را نقد میکردند و مایل بودند که دست از اینگونه نگارش بردارم.
دیروز با جوان خونگرمی از خطه قهرمانپرور جنوب، همسخن شدم و انتقادهایش به اینگونه نوشتنم، موجب آن شد که دست از آنگونه نوشتن بردارم.
چند مطلب را باید بگویم:
1-در این نوشتن، یک فایده بزرگ نهفته بود و آن اینکه، زبان شیرین پارسی، بیش از آنکه بدانیم، نیازمند یاری زبان عربی است.
شاید این مطلب برای دوستان عزیزم، درونی نباشد و آن را لمس نکرده باشند، اما بنده که چند روزی بر آن بودم که تا جایی که ممکن است از عربینگاری بپرهیزم، با تمام وجود، نیازمندی زبان پارسی را به عربی دریافتم.
2- بعد از آنکه شورای نگهبان، وظیفه قانونی خود را در تاییدصلاحیت داوطلبان انجام داد، حضرتآیتاللهخامنهای در پاسخ به درخواست دکترحدادعادل مبنی بر توسیع در دایره تایید صلاحیتها، در نامهای به شورای نگهبان که ظاهر آن دلالت بر حکم حکومتی بودن آن میکند، دستور تایید صلاحیت دکترمعین و آقای مهرعلیزاده را صادر فرمودند.
و اما...
آنان که در سروصداهای سالهای 77 تا 79، اختیارات رهبری و از جمله حکم حکومتی را به شدت زیر سوال میبردند، اکنون دو شقه شدهاند.
گروه اول ادعا میکند که نامهمقاممعظمرهبری، حکم حکومتی نبوده و دلالت بر عدم انجام درست قانون از جانب شوراینگهبان دارد.
گروه دوم هم که نمیخواهند اینگونه خود را ضایع کرده و خلاف ظاهر، سخن بگویند، بر سر یک دوراهی دشوار، گرفتار آمدهاند که با قبول این حکمحکومتی، تئوریهایشان نقش بر آب میشود و با عدم قبول این حکم، از شرکت در انتخابات، باز میمانند.
به خاطر همین است که ستاد دکتر معین، ابتدا اعلام حضور یا عدم حضور خویش را به پنجشنبه(امروز) موکول کرد، اما دوباره دو روز مهلت خواست تا مشاورانش، در اتاق فکر اصلاحطلبی به تفکر بنشینند و از این ابهام بزرگ خلاصی یابند.
شرمنده که اینچنین به درازا کشید.
اما به قول یکی از اساتید، درد دل مرغان چمن بسیار است.
ما را از دعای خیرتان بینصیب نگذارید.
یا علی