وبلاگ یک رسانه است. هر رسانهای ابزار است.
هر ابزاری لوازم، اقتضائات و شرایط مخصوص به خودش را دارد. کسی اگر توی خیابان خوب میتواند راه برود، معلوم نیست بتواند توی راهروهای دادگستری هم خوب راه برود. یعنی هر جا شرایطی دارد که باید آنها را آموخت.
لزوم شناختن این شرایط و اقتضائات برای آنهایی که وبلاگ را ابزاری برای تبلیغ فکر، نظر یا ایدئولوژی خود میدانند، بینهایت مهمتر و مبناییتر است. مثال میزنم. اگر کسی بداند که کلیشهای نوشتن و استفاده از جملات تکراری و نخنما شده برای تبلیغ دین، ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد، چاره چیست؟
اگر کسی توی وبلاگش از فونتهای نامأنوس یا رنگهای زننده و یا اندازههای بیتناسب استفاده کند، میتواند ادعا کند که دارد به وظیفهاش عمل میکند؟ اصلا ما اگر نخواهیم برای وبلاگنوشتنمان زحمت بکشیم، کار مهمی انجام دادهایم؟
آیا امروز که مرزهای جغرافیایی با پاککنهایی از جنس جهانیسازی در حال محو شدن هستند، استفاده از لوگوهای بدقواره و کند کننده سرعت وبلاگها، میتواند در جهت انجام وظیفه باشد؟ باید تصمیم بگیریم. همین الان. آیا قصد این را داریم که از وبلاگمان به عنوان یک ابزار تبلیغی استفاده کنیم یا نه؟ آیا به لوازم آن هم پایبند هستیم یا نه؟ آیا میتوانیم به خومان زحمت بدهیم و یادداشت بیست خطی را ده خط کنیم یا نه؟ آیا انجام وظیفه برایمان آنقدر مهم هست که از نوشتن متنهای کتابی و شدیدا رسمی دست برداریم یا نه؟
البته به دنبال این نیستیم که حتما وبلاگهایمان را پر از کلمات نورانی ائمهمعصومعلیهمالسلام کنیم چرا که اگر هنر وبلاگنویسی را خوب تمرین کرده باشیم، میتوانیم درددلهایمان را آنچنان بیان کنیم که دستکمی از نقل روایت نداشته باشد.
تا کی میخواهیم به دنبال تبادل لینکهای بیفایده باشیم. تا کی باید شاهد کامنتبازی در میان وبلاگها باشیم. تا کی میخواهیم وبلاگنویسی خودمان را به بازی بگیریم. تا کی؟ اگر من تا دیروز، کامنتهایم فقط برای جلب مخاطب بوده است، از امروز میتوانم تنها کامنتهایی بگذارم که به یادداشت مورد نظر کمک کند.
آیا ملاکی برای نوشتن، لینک دادن، کامنت گذاشتن و یا حتا حذف کردن لینکهایمان داریم؟
آیا هنر این را داریم که به وبلاگنویسی، برتر و بالاتر از یک بازی یا یک تفریح نگاه کنیم؟ امروز که رسانههای سنتی از قبیل تلویزیون و روزنامه و ... نیز تا حدود زیادی خود را متحول کردهاند، آیا بیهنری نیست که ما نتوانیم از یک بستر آماده استفاده کنیم؟ خیلی کار سختی است که یک وبلاگ مرتب، منظم، دارای رنگهای مناسب و محتوای هدفمند داشته باشیم؟
البته با وبلاگنویسهایی که کپیکار هستند یا دائرةالمعارف جک راه انداختهاند، حرفی ندارم(گرچه آنها هم ممکن است کار با ارزشی انجام دهند). سخن با کسانی است که صفحه وبلاگ را دارای قابلیتهای اطلاعرسانی میدانند و میخواهند وبلاگنویسی را به عنوان ابزاری برای نشر افکار خود به کار گیرند. پیش به سوی کاربردی کردن وبلاگ...
به نظر من:
1- لوگوی همه لینکها را بردارید.
2- در لینک کردن تعارف را کنار بگذارید. یادتان باشد که ممکن است کسی از لینکهای شما به وبلاگی برسد که ارزشی ندارد.
3- وبلاگ مال شماست. پس خودتان بنویسید. وقتی کپی میکنید یعنی کم آوردهاید، یعنی شما وبلاگنویس نیستید، اپراتور هستید.
4- کامنتهای بیفایده نگذارید تا کسی برایتان کامنت بیفایده و تبلیغاتی نگذارد. میتوانید کامنتهای تبلیغاتی که برایتان گذاشته میشود را حذف کنید. راه خوبی است برای مبارزه با هرزکامنتها!
5- توجهتان به مسایل شکلی، بصری و زیبایی وبلاگ، متناسب با توجهتان به محتوای وبلاگتان باشد. هیچکدام را از دست ندهید. به هیچکدام هم کملطفی نکنید.