1- اسم مستعارم را دور انداختم. اسم من حسن اجرایی است.
2- اندکی درباره عنوان وبلاگ. شاید در خلال این دو سال و نیم، یکی از مهمترین دغدغههای کسانی که اینجا را دیدهاند، عنوان وبلاگ بوده است. به نظر من عنوان وبلاگ یک نماد است. یک نشانه. نشاندهنده جهتگیری کلی وبلاگ. سمت و سوی وبلاگ.
بزرگترین افتخار ما، وابستگی به انقلاب اسلامی است. و نیز دنبالهروی از خط امام. ولی این کافی نیست. این حرفها ادعاست. ادعا را باید ثابت کرد. در همه لحظههای تلخ و شیرین زندگی...
ما میتوانیم و وظیفه داریم که فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ اسلام ناب را بدون شعار و ادعا نشان دهیم. نشان بدهیم. من برای اینکه به عنوان وبلاگم پایبند باشم، لازم نیست از صبح تا شب درباره اهداف انقلاب و شاخصههای انقلاب و بقیه مؤلفههای آن حرف بزنم. باید تاثیر همه این چیزها را روی زندگیام ببینم و بتوانم اینجا نشان بدهم.
هر جایی اقتضای خاص خودش را دارد. من اگر عرضه دارم، باید جهتگیری خودم را توی فضای کاملا شخصی و صمیمی وبلاگ اعمال کنم. نه اینکه اینجا را با نشریه ارگان فلان حزب اشتباه بگیرم.
من به عنوان وبلاگم اعتقاد دارم. ما با تکیه بر تئوری ولایت فقیه، چشمهایمان را باز میکنیم. چشمهای بازمان را به دیگران هم نشان میدهیم. فایدههای باز بودن چشمانمان را هم به همه میگوییم. میگوییم؟ نه! نشان میدهیم.
3- وبلاگنویسی یک هنر است. بنابراین پیام امام به هنرمندان شامل حال ما هم میشود.
«هنر در مدرسه عشق، نشاندهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است . هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است.
هنرمندان ما تنها زمانی میتوانند بیدغدغه کولهبار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان به حیات جاویدان رسیدهاند.» پیام امام به هنرمندان
همین