چند وقتی است که با آدمهای جدیدی مواجه میشوم.
آدمهایی با تیپ سیاسی، اجتماعی و تربیتی منحصر به فرد. شاید در حد و اندازه یک طبقه جدید.
ظهور رفتارهای جدید و دیدگاههای جدید، اصولا ایجاد هیچ وحشتی نمیکند! و ترسی هم ندارد اما …
رفتارهای جدیدی که به طور پراکنده در حال افزایش و یا حتا نهادینهشدن است، نشانه باروری نوعی فرهنگ است که باید نشانههای آن را در زیرساختهای فکری و بنیادین جامعه یافت.
آدمهای ریشوی تسبیح به دست، مدعی دینداری، مدعی پیروی از آرمانهای انقلاب که تا حد زیادی هم قالب و ساختار دینداری و وفاداری به انقلاب را بر محتوا و مفاهیم بنیادین ترجیح دادهاند.
برای کسی میگفتم «سختی و اهمیت حفظ و جلو بردن نظام، قابل مقایسه با انقلاب و ایجاد نظام نیست». از ابتدای انقلاب تا به امروز، ظهور طبقات اجتماعی، فکری و سیاسی زیادی را شاهد بودهایم. اما این طبقه را میتوان واجد صفت خطرناک برای نظام دانست.
چند نفر از اعضای ستاد رایحهخوشخدمت در انتخابات شورایشهر را میتوان مصداقهای خوبی برای این طبقه جدید دانست.
این تیپ با تمسک به گزارههای رفتاری مذهبی و انقلابی، کرداری گاه مغایر با آرمانهای انقلاب و سیاستهای نظام داشتهاند.
درافتادن با کمونیستها که مشکل اساسی و بنیادین با جمهوری اسلامی، قانون اساسی و آرمانهای آن داشتند، با همه سختیهایش ساده بود. درافتادن با منافقین گرچه سخت و مبنایی بود اما به هر صورت قابلتحملتر از مقاومت در برابر اپوزیسیون داخل نظام بود.
و امروز با کم رنگ شدن خطر مخالفین داخل نظام، باید زنگ خطر ظهور طبقه جدید را به صدا در آورد.
تیپی جدید با لباسی متفاوت!