بنزین هشتاد تومانی تبدیل شد به بنزین صد تومانی کارتی.
چند روز دیگر هم اگر صبر کنید، بنزین صد تومانی کارتی تبدیل میشود به بنزین صدتومانی کارتی سهمیهبندی شده.
این را همین اول بحث بگویم که به هیچ وجه مخالف این وضع نیستم. اما حرفهایی هست که باید زد.
1- قابل انکار نیست که دستکم ساختارهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بیشتر از هر فرهنگی پایبند لیبرالیسم است. البته یک لیبرالیسم تضعیف شده. درباره بنزین هم اوضاع همین است.
ماجرای بنزین از آنجا بامزه شد که بر اساس برنامه چهارم توسعه قرار بود از سال 85 قیمت بنزین براساس قیمتهای عمدهفروشی خلیج فارس ارائه شود. درتبصره سیزده همان برنامه، دولت مکلف شده بود که تا آن زمان استفاده از خودروهای عمومی و غیره را به گونهای ساماندهی کند که آزادسازی قیمت بنزین اشکالی ایجاد نکند.
راهحل مجلس هفتم برای این فاجعه! قانونی بود که به قانون تثبیت قیمتها معروف شد و باقی قضایا. حالا رسیدهایم به ته دیگ! یعنی نه امیدی به کنترل براساس افزایش قیمت بنزین مانده است و نه توسعه ناوگان عمومی.
2- به سلامتی دوسال از عمر مبارک برنامه چهارم گذشته است و هنوز خبری از تعهدات دولت نیست. البته دولت هم در گرداب وحشتناکی افتاده است. از یکسو تعهد اجرای طرح سهمیهبندی بنزین از اول خردادماه اجرا نشده است و هنوز نزدیک به دو میلیون خودرو کارت سوخت ندارند از سویی دولت محترم هنوز که هنوز است مقدار سهمیه خودروها را مشخص نکرده است و از سوی دیگر ترس تورم روانی سالهای پیش هم همه جا را فراگرفته است.
3- با این اوصاف احتمالا شروع سهمیهبندی بنزین به این زودیها اتفاق نخواهد افتاد چون این طرح ابهامات زیادی دارد که حل شدن آن به این زودیها کار از ما بهتران است.
4- البته مسلم است که هیچ کدام از اینها دلایل خوبی برای عدم موفقیت دولت یا ناتوانی دولت نیستند بلکه ناتوانی اصلی دولت در اطلاعرسانی درست است که ...
اصولا هر مشکلی که پیش میآید و هر ابهامی که در کار دولت پیش میآید تنها کاری که میتوان کرد صبر و سکوت است چون دولت تصمیم گرفته است بعضی وقتها مردم را پادرهوا ببیند. یک موردش اینکه دولت محترم و بزرگوار، تا آخرین ساعات قبل از اول خرداد میگفت که انشاءالله سهمیهبندی از اول خرداد اعمال خواهد شد.
دولتیان محترم! اگر شما میتوانید یک شبه برای یک عمر برنامهریزی کنید، مردم اینچنین هنری ندارند.
5- بگذریم. طرح سهمیهبندی گرچه یک طرح زودگذر است اما نشاندهنده عمق بیتوجهی مسئولان اجرایی کشور در دولتهای گذشته به مباحث کلان و زیربنایی است. راستی چه اتفاقی در ایران اسلامی افتاده است که باید برای ساختارهای لیبرالی نسخههای زودگذر سوسیالیستی پیچید تا اندکی از وخامت اوضاع را کاهش داد.
6- راستی! مگر اعمال محدودیتهایی از جنس طرح سهمیه بندی بنزین مغایر با آزادیهای عمومی و حقوق شهروندی نیست؟ پس چرا شورای نگهبان به آن نمیتازد؟ یا دستکم در مجمع تشخیص مصلحت مورد بررسی قرار نمیگیرد.