سفارش تبلیغ
صبا ویژن

می‏خواستم سربسته بگویم که از این همه کیبورد خسته شده‏ام اما با خودم فکر کردم که چرا سربسته!

من یک وبلاگ‏نویس هستم! چیز عجیبی نیست که! نوشتن را خیلی دوست دارم. خیلی وقت‏ها که نه! اکثر وقت‏ها تنهایی‏هایم را با این صفحه می‏گذرانم و راهی‏شان می‏کنم. خیلی وقت‏ها تنها دل‏خوشی‏ام می‏شود البته به جز ...

من وبلاگم را دوست دارم. دوستان وبلاگی‏ام را هم دوست دارم. معلمان وبلاگی‏ام را هم دوست دارم. وبلاگ شاید جای خیلی چیزها را در زندگی سکوت‏زده‏ام پر کرده است. کاری به بد یا خوبش ندارم. دارم توصیف می‏کنم. درست است که اگر بخواهم ببندمش خیلی برایم کار راحتی است اما به هر حال بخش مهمی از زندگی‏ام شده است.

با همه این‏ها از این همه کیبورد، این همه ماوس، این همه صندلی، این همه کافی‏نت خسته شده‏ام. خواهش می‏کنم نتیجه‏های بامزه نگیرید. من فقط دارم احساسم را می‏نویسم.

من یک وبلاگ‏نویس کافی‏نتی هستم! وقتی پشت یک سیستم می‏نشینم، باید کلی با ویندوز سر و کله بزنم تا بتوانم راحت کارم را انجام بدهم. تازه بعضی‏وقت‏ها که مسئول کافی‏نت همه چیز ویندوز را قفل کرده است و نمی‏توانی حتی دقت صفحه نمایشگر را از 800 در 600 به 1024 در 768 تغییر بدهی چه رسد به تنظیمات نوار استارت.

بگذریم. نمی‏دانم. شاید دارم زیادی ناز می‏کنم. شاید هم اصلا هیچ اهمیتی نداشته باشد. در هر صورت من نوشتم. 


نوشته شده در  یکشنبه 86/2/9ساعت  4:3 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]