برکت روشن بود...
بعضی وقتها میفهمی که غمناک و دردآور است اما گوش میکنی...
خیلی وقتها میبینی که اذیت میشوی، خسته میشوی اما باز هم میخواهی بروی...
خیلی وقتها اصلا شاید مطمئنی که خوشی چندانی ندارد اما ...
اصلا بعضیا میدونن که فلان غذا براشون مثل سم میمونه اما میخورن...
البته شاید ربطی به غذا و اینا نداشته باشه اما اصل همهشون یه چیزه.
اخه جالبیش هم اینجاست که آدم به خودش هم که رجوع میکنه میبینه که واقعا اون اصلیه ارزش این حرفا رو نداره...
جالبیش اینجاست که خوشحالی چشیده باشی و باز هم بری سراغ اونیکی فقط به خاطر...
بعضی وقتا میدونی، مطمئنی، اصلا مطمئن مطمئنی که گوشکردنش فقط غمگینت میکنه اما ...
البته گوشکردن که یه بخش کوچیکشه، خیلی کوچیک...
ممکنه زندگیت رو هم اینجوری ببینی.
همین.