به تو که نمیشه سلام کرد؛ فقط ...
مهم نیست. میخام بگم خوش به حالت...
خوش به حالت که دیدن گدای جدید خیابون صفاییه که روی ویلچر هم نشسته اذیتت نمیکنه. اصلا تو مگه توی خیابون هم میای؟
نمیدونم، خوش به حالت. خوش به حالت که خیلی چیزا اذیتت نمیکنه، خیلی چیزا ناراحتت نمیکنه.
اصلا تا حالا شده حال و روز یه نفر اونقدر از زندگی سیرت کنه که چند روز ...
اصلا تو که مجبور نیستی با این زندگی بسازی...
تو خودت...
خودت میدونی که اهل گلایه کردن نیستم، اما خیلی سخته...
تو راحت به کارات میرسی و از هیچ کاری هم عقب نمیمونی و هیشکی هم سرت نق نمیزنه که فلان پروژه رو ...
خوش به حالت که هیچ کسی رو تحویل نمیگیری...
خوش به حالت که اگه کسی هم بخاد تحویلت بگیره، هیچ تضمینی نیست که حداقل ظاهرا هم که شده یه خورده تحویلش بگیری...
البته این رو هم بگم که من به تو حسودیم نمیشه، خودت هم میدونی...
اما این دلیل نمیشه که نگم خوش به حالت.
دیگه بحث داره خیلی تخصصی میشه...
یاعلی