سلام
آیا حضور یا عدم حضور هر کدام از این پنج نفر معنای خاصی به همراه خواهد داشت؟
یعنی به همین راحتی حاضر می شوید دوستان اصلاح طلب را کافر و خودتان و دوستانتان(از جمله خود من) را مسلمان بدانید؟
نکتهای که باید به شدت بر آن پای بفشرم آن است که این عزیزانی که مخاطب کلامم قرارشان دادم را بسیار دوست دارم و به هیچ وجه قصد تعریض، تمسخر یا هر روش غیراخلاقی دیگری را در مذاکره با ایشان نداشتهام.
1- سلام
2- شنیدهایم مبلغی ناچیز از سوی جمهوری اسلامی به حماس کمک مالی شده است، هیچ اعتراضی نیست بلکه وظیفه هر مسلمانی است که برادر مومن خویش را کمک کند.
3- سخنم با برادران انقلابی(حماس) آن است که این کمک ناچیز در شرایطی به شما هدیه شده است که:
الف: در این کشور تنها چند نفرند که عنایت خاص به مسایل فلسطین دارند و بقیه... (هوتوتو!)
ب: نهادهای فرهنگی(مخصوصا اینصداوسیمایناخلف) هیچ کاری نکردهاند، در جهت آگاهیبخشی عمومی به مردم، برای توجیهکردن آنان نسبت به کمک به شما
ج: ایران اسلامی تجربههای تلخی از حمایتهای همه جانبه از گروههای نادان و سازشکار و وطنفروش و فاسدی همچون عرفات کثیف و دار و دستهاش دارد.
د: میلیونها نفر از مردم ایران اسلامی، از لحاظ اقتصادی در وضعیتی هستند که بر اساس توجیهات سکولاریستی هیچ توجیهی برای اینچنین کمکهای دست و دلبازانهای وجود ندارد.
هـ: شما و دوستانتان از نعمت ایدئولوژی انقلابی و مردم بیدار برخوردارید اما عدم وجود رهبری همچون امام راحلرحمهالله، راه مبارزه را طولانی و سخت میکند؛ مگر آنکه حضرت آیت الله خامنهای را با تمام وجود، رهبر و مقتدای فکری و مبارزاتی خویش دانسته و از او اطاعت کنید.
4- پوپک گلدره. خداوند با اولیا محشورش کند.
5- توجه: بالا و پایین لوگوهای سمت چپ صفحه، لینکهایی اضافه کردهام؛ توضیح آنکه لینکهای بخش اول را از میان همفکران و همولایتیهای تئوریک انتخاب کردهام اما لینکهای بخش دوم بدون لحاظ هیچ گرایش سیاسی یا مذهبی انتخاب شده است، بعد نگید میخای تشویش اذهان کنی!!!
پ.ن 6- من از اسطورههای از تهی لبریز میترسم...
پ.ن 7- این قصه بیمزه جمعکردن بیحجابها و بدحجابها هم اینقدر احمقانهست که ...
اگه راست میگید برید این صداوسیمای هرزهتون رو درست کنید که داره روز روشن تبلیغ بیحجابی فکری و فرهنگی و اجتماعی میکنه.
یاعلی
3 تا مونده به یک- این اضافات رو امروز پنجشنبه سی فروردین دارم مینویسم.
2 مونده به یک- احتمالا من دمدمی شدهم.
یکی مونده به یک- هنوز خستهم اما ولش، سعی میکنم مثل بچه آدم بنویسم و به هیچی هم کار نداشته باشم، دلیل نمیشه که اگه مامانت تو رو قورباغه ببینه ناراحت بشی که! لابد هستی که اینجوری میبیننت.
1- خستهام...
2- نمیخواهم خستگیام را با کسی تقسیم کنم...
3- میروم، این خستگیام که تمام شد برمیگردم...
4- برایم دعا کنید، ...
5- خیلی دوستتون دارم.
6- آقا مدیر گل! اگه به این زودیا نیومدم، بیزحمت خونه من رو خراب نکن. دعات میکنم.
سلام
1- اینکه توی یادداشت قبلی گفتم که دیگه نمیخوام به کسی گیر بدم، زیاد جدی نبود.
2- دعا کنید هیچ وقت مجبور نشم سیبزمینی باشم.
3- به نظر شما اگه یه نفر قانوناساسی رو توپ توپ قبول داشته باشه و به آقا هم ارادت وحشتناک داشته باشه، حق داره چوب انتقاد اصولی دست بگیره و بزنه توی سر هر کسی که رفتار و گفتارش با آرمانهای امام و نظام و انقلاب و رهبری نمیسازه؟
4- به نظر شما اگه این آدم بخاد فقط اون رفتار و گفتار انحرافی رو بگه و مقید باشه که به هیچ کسی توهین یا بیاحترامی نکنه، میشه به جرم تشویش اذهان عمومی یا توهین و افترا بهش چپ چپ نگاه کرد؟
5- اگه این کار بخاد درباره نهادهایی انجام بشه که مستقیما زیر نظر شخص رهبر انقلاب هستن چی؟
6- به نظرتون اگه من اون آدمه باشم چطوره؟
7-دوست دارید خودتون هم این کار رو بکنید؟
پ.ن8- قرار شده یه هفته با نام ایران بنویسیم، توجیهاتش رو هم توی اینآدرس میتونید ببینید.
پ.ن9- یکی از دوستان توی کامنتشون به این نکته اشاره کردهاند که هیچ کسی حق نداره با مخالف، برخورد بدی داشته باشه.
در جواب ایشون باید بگم که ما هم به شدت به این گزاره منطقی اعتقاد داریم اما اگه وافعا اینجوریه، سازمانها و نهادهای و بنگاههای فرهنگی باید این تئوری رو توی ذهن مردم و نهادهای حکومت درونیسازی کنند، که نکردهاند.
پ.10- تنها جهت اطلاع، یک عدد جایزه جشنواره وبلاگنویسی انقلاب اسلامی گم شده است، از یابنده تقاضا میشود حالاحالاها سر کار باشد.امضا محفوظ
یاعلی
سلام
1- شاید مهم نباشد، اما این اولین کلماتی است که امسال توی وبلاگم می نویسم.
2- شاید بتوان گفت که امسال، نوشتنم را آغاز میکنم و این یعنی تحول...
3- این یک قضیه منطقی است که اینگونه نیست که هر تحولی خوب باشد، احتمالا قیاس استثنایی است.
4- از این به بعد به کسی نمیتوپم و حداقل توی این وبلاگ فقط به گفتن حرفهای دلم بسنده میکنم...
5- نظر من این نیست که اگر آدم نظراتش را بگوید، برای انقلاب و نظام و فلان و فلان خطرآفرین است، اما حداقل فعلا و اینجا، سعی میکنم که سرم توی لاک خودم باشد.
6- پس امسال چهره آرامتری از من میبینید، یه چیزی توی مایههای سیبزمینی
7- به خلاف آنها که از سال نو شکوه میکنند و میگویند که سال نو آدم را یک سال پیر میکند، من اینچنین عقیدهای ندارم و بسی خوشحالم که یک سال بر عمرم افزوده شد، گرچه میدانم و یافتهام که بچهتر از این حرفها هستم که به این زودیها بزرگ شوم...
8- میخواهم عادت کنم زیاد شاید بگویم...
بسه دیگه
امشب آسمان را ابرهای تیره و تار فرا گرفته است، گویی هنوز از غم و درد پرکشیدن آن هفتاد و دو مرغ عشق آسودگی نیافته است و اینک دوباره باید اشکهای خون بگرید...
و امشب مرغان عشقی میروند که حباب زیستن ما حتی طمع یافتن درونیشان را ندارد چه رسد به...
و شاید امشب پرندگان آسمانی سرزمین عشق و برکت، آرام و قرار از کف بدهند...
و همین که دستان من، مشغول نوشتن این جملات است، نشان خوبی است بر اینکه آواز مرغ عشقها را و سختی و اندوه رفتنشان را باور نکردهام...
اما امیدوارم...
خیلی...