سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تصور کن. در یک ساعت اتفاقی می‏افتد که زندگی‏ات را به سویی دیگر می‏کشد. حتا شاید کم‏تر از یک لحظه.

بعضی وقت‏ها این لحظه‏های تغییر، طولانی می‏شود. و تحمل این لحظه‏ها، خیلی سخت‏تر است. البته اگر بدانی که این روزهایی که داری می‏گذرانی، روزهای تغییر است.

چه هول‏ناک می‏شود وقتی ممکن است یک لحظه بعد، ضعیف باشی. یا حتا اگر قرار باشد همه چیز همان‏گونه شود که می‏خواهی.

مشکل ما این است که نمی‏توانیم همه چیز را از بالا نگاه کنیم. با توکل خیلی چیزها را می‏شود تحمل کرد. خیلی از نقاط عطف بی‏رحم را می‏توان دور زد. اما ...

بعضی وقت‏ها می‏دانی قرار است بال‏هایت شکسته شوند. می‏بینی که خون از پر و بالت می‏ریزد و تو هم‏چنان نمی‏خواهی دست از پرواز برداری. آن‏ها که گفته بودند پرواز را به تو می‏آموزند، صیاد شده‏اند. 

نقطه عطف. طولانی.
نقطه عطفی به طول چهار سال. چهار سال. ببخشید اگر توهین است اما... . می‏فهمی چهار سال یعنی چه؟

بال‏هایم را نمی‏خواهم. جانم را نیز. اما پرواز، همه وجود من است. دست نمی‏کشم. نمی‏توانم دست بکشم. فرقی هم نمی‏کند چه کسی نقش صیاد را بازی می‏کند.

بگذریم...
نمی‏گذارم از یادم برود که نقطه عطف هم جزیی از زندگی است. حتا اگر طولانی شود و دردناک. حتا اگر ... .

می‏بینی؟ تنها به خاطر نیازم به یاد تو افتاده‏ام. مران مرا. دست‏کم به شرافت مولود امشبِ خانه‏ات. گرچه دست‏گیری تو، تنها رسیدن من به خواسته‏هایم نیست. بگویم یا نگویم حق همین است. الامر کله الیک.

پدرم! روزت مبارک. دلم برایت تنگ شده است. خیلی وقت است. می‏دانم که فکر می‏کنی بی‏معرفتم. حق داری. تو اشک‏های مرا ندیده‏ای. شاید تقصیر از من بوده که اشک‏هایم را نشان نداده‏ام. اما هر چه هست، با همه وجود می‏خواهمت.


نوشته شده در  شنبه 86/5/6ساعت  12:45 صبح  توسط  
  نظرات دیگران()

صداوسیما. مهم‏ترین و اصلی‏ترین بلندگوی فرهنگی، سیاسی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران. دارای نقاط قوت و ضعف. با فاصله‏ای بسیار دور از آرمان‏های حداقلی انقلاب و نظام اسلامی.

نمی‏خواهم شماره بزنم و انتقاداتم از صداوسیما را ردیف کنم. همه انتقادات امثال من به صداوسیما را آقای ضرغامی و همه بالانشینان آن سازمان از بر هستند. هزار بار هم شنیده‏اند. حتی آن سخنان امام که صداوسیما را دانشگاه عمومی دانسته‏اند هم شنیده‏اند.

جلسه‏ای با حضور تعداد زیادی از دانش‏جویان برگزار شده بود که عزت‏الله ضرغامی انتقادهای دانشجویان را شنید و در پایان با اطمینان خاطری فراوان خاطرنشان کرد که دانشجویان نباید زیاد حرص بخورند و از این حرف‏ها. متاسفانه یا خوشبختانه مسئولان سازمان صداوسیما مسلمان هستند. شیعه هم هستند. همه هم سید روح‏الله خمینی را به عنوان امام انقلاب می‏شناسند. حال به نظر ما رفتار صداوسیما در فرهنگ انقلاب اسلامی جایی ندارد اما در دیدگاه آقای ضرغامی و زیردستان‏شان صداوسیما پیرو امام است.

لابد یا ما اشتباه می‏کنیم یا آقایان. واضح است. جوش زدن هم ندارد.

به نظر من، صداوسیمای فعلی را باید شناسنامه واضح و روشن رؤسای پیشین و امروز آن دانست. پس ویژگی‏های شخصیتی عزت‏الله ضرغامی این‏گونه است.

1- در کل صداوسیما فقط سه بخش خبری شفاف، روشن و به دور از دورویی و چاپلوسی و در عین حال حرفه‏ای و مردم‏پسند وجود دارد. لابد رؤسا و برنامه‏ریزان سازمان صلاح نمی‏دانند مردم بدانند.

2- صداوسیما فقط در زمان انتخابات لازم می‏بیند که بی‏طرف باشد و نماینده یک جناح سیاسی نباشد. فقط روزهای دهه فجر دوست دارد حرف از امام و انقلاب و آرمان‏های آن بزند. فقط روز ولادت حضرت زهرا سلام‏الله‏علیها، زنان ارزش‏مند و محترم و عزیز و بزرگوار هستند و در روزها و ماه‏های دیگر، شخصیتی ضعیف و بی‏چاره در حد پرستوی فیلم چارخونه دارند. دین و ارزش‏ها و اعتقادات آقای صداوسیما آن‏قدر کلیشه‏ای و غیرهنری است که فقط روزهای ولادت و شهادت و روزهای ماه مبارک رمضان می‏شود از آن حرف زد.

3- صداوسیما یک نهاد بی‏رقیب در ایران است. متعلق به نظام است. باید منتقد جدی قوای سه‏گانه و بقیه نهادها و سازمان‏ها باشد تا آن‏ها از خطوط قرمز جمهوری اسلامی عدول نکنند. اما امروز خود صداوسیماست که بزرگ‏ترین انحراف از مسیر انقلاب را تجربه می‏کند.

تصور کنید. شیوه سخن گفتن فرزاد حسنی (صاحب‏نظر در همه مسایل به خصوص عرفان و اخلاق) با سردار رادان به گونه‏ای بوده است که مسئولان برنامه آقای حسنی را توبیخ می‏کنند. در مقابل دو سه شب پیش در برنامه‏ای با حضور مسعود ده‏نمکی (بزرگ‏ترین سینماگر و کارگردان معاصر سینمای جهان) شاهد گفتگویی یک‌سویه در حد رپرتاژ اگهی بودیم. مسعود ده‌نمکی به ایراد سخن درباره اخلاق سیاست‌ورزی و مقولاتی از این دست پرداخت و آقای مجری هم ظاهرا از یادآوری رفتار آقای کارگردان در دهه هفتاد منع شده بود.

4- ما عوام‏زدگی را مثل روز روشن در چهره صداوسیما می‏بینیم. اگر آقای ضرغامی و دوستان مهم‏شان نمی‏بینند مشخص است که آقای ضرغامی و دوستان مهم‏شان از نظر ما،‏ آدم‏های عوام‏زده‏ای هستند. ما تاسیس شبکه رادیویی گفتگو را یک عوام‏فریبی می‏دانیم. تاسیس شبکه قرآن را هم عوام‏فریبی می‏دانیم. چرا که گفتگو و قرآن باید در متن برنامه‏های صداوسیما باشند که نیستند. آقایان برای نشنیدن انتقادها، شبکه‏هایی مستقل راه انداخته‏اند تا خدای نکرده یک وقت منتقدین به فکر این نیفتند که از صداوسیما قرآنی شدن و دوطرفه شدن همه برنامه‏ها را بخواهند.

5- آقای صداوسیما! من از دین و فرهنگ و انسانیت و اخلاق و امام و مردمی که تو در ذهن داری بدم می‏آید. جز بخش‏های خبری بیست و سی و گفتگوی ویژه خبری بیست و دو و سی شبکه دو و استثنائات بسیار اندکی مانند سریال‏های مدار صفر درجه و 40 سرباز، تو را نگاه هم نمی‏کنم. اساسا امیدی هم به اصلاح تو ندارم.
آقای صداوسیما! به این مردم رحم کنید. این همه مردم را ... فرض نکنید. این همه دست‏کم‏شان نگیرید. این مردم همان‏هایی هستند که به گفته امام ولی‏نعمتان شما هستند. مگر امام نگفت «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل‏‏دهنده اسلام ناب محمدی‏صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم، اسلام ائمه هدی علیهم‏السلام، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه‏خوردگان تاریخ تلخ و شرم‏آور محرومیت‏ها باشد.
» پیام امام به هنرمندان

می‏دانم. این جمله‏های امام را هم زیاد به شما نشان داده‏اند. خیلی هم کلیشه‏ای و تکراری شده است.


نوشته شده در  سه شنبه 86/5/2ساعت  5:21 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]