سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بزرگ‏ترین آرزوی من این است که فاطمه رجبی باشم. یکی دیگر از آرزوهایم این است که یک وبلاگ یا سایت داشته باشم که هر از چند گاه به تناوب چیزهایی بنویسم و به ... بدهم تا برایم روی وبلاگ یا سایتم بگذارد و به تناوب در نوشته‏هایم به خالی کردن عقده‏های درونی‏ام بپردازم.

یکی دیگر از آرزوهای همیشگی‏ام این است که رییس‏ جمهوری اسلامی ایران مرا تنها حامی و مدافع خود بداند. آرزوی دیگرم این است که در نوشته‏هایم همه را لگدمال توهین‏ها و تهمت‏ها کنم و هیچ کسی هم حق برخورد با من نداشته باشد.

یکی دیگر از آرزوهایم این است که در روزگاری که بازتاب را فیلتر می‏کنند و دفترش را هم پلمپ می‏کنند، هیچ بی سر و پایی حق نداشته باشد مرا به خاطر فحاشی‏هایم توبیخ کند. آرزوی دیگرم این است که نوشته‏های سراسر توهینم را در وبلاگ یا سایتم منتشر کنم در حالی که وبلاگم نه امکان کامنت گذاشتن داشته باشد و نه حتا یک ایمیل از خودم آن‏جا گذاشته باشم.
آرزوی دیگرم این است که احمدی‏نژاد را معجزه‏ی هزاره سوم بدانم و اندکی هم شرم و حیا نکنم از زدن حرفی تا این حد مزخرف.

بزرگ‏ترین آرزوی من این است که مصونیت پولادین داشته باشم؛ مصونیتی که قوه‏ی عدالت‏گستر قضاییه نتواند مرا دست کم متهم به تشویش اذهان عمومی کند. و البته ادامه‏ی این آرزو این است که مصونیت پولادینم به حدی باشد که سایت یا وبلاگم هم مشمول هیلترینگ نشود.

خدایا! به ما رویی عنایت فرما تا فرت و فرت حرف بزنیم و تهمت بزنیم و فحاشی کنیم و جواب‏گوی هیچ کس و ناکسی هم نباشیم.

خدایا! لعنت فرست بر همه‏ی آن‏ها که نمی‏گذارند من به آرزوهایم برسم، در حالی که کسی در این مملکت هست که به راحتی و بدون هیچ تلاشی به همه‏ی آرزوهای من دست پیدا کرده است.


نوشته شده در  پنج شنبه 86/11/25ساعت  12:35 صبح  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]