• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : اشك‏نه!خون‏نه!‏جان!
  • نظرات : 8 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام و عرض ادب خدمت شما برادر گرامي

    ممنون از حضورتون و جوابيه تون

    راستش اگر اون جوابيه رو قبلا نديده بودم ديگه مزاحمتون نميشدم. بر اساس اون جوابي كه تو كامنت وبلاگ خودم داديد خدمتتون رسيدم. اون جوابي خوب و قابل قبول بود و من در موردش شكايتي ندارم

    اما وقتي خدمتتون رسيدم براي عرض تسليت ، جوابي رو كه تو صفحه كامنت خودتون ديدم شو كه شدم ، مجبور به پاسخ شدم. خب برادر گرامي من هم ازشما انتظار چنين جوابي رو نداشتم خوبه براي ياد آوري من هم استناد به جوابيه شما بكنم :

    سلام ممنونم که مرا قابل دانستيد، اما يقين بدانيد که سخنان بي ادبانه من، زشت تر و کثافت بار تر از رفتار ناجا نبود، به علاوه من لزومي نمي بينم در وبلاگم محافظه کاري کنم، بلکه حق خودم مي دانم که هر آنچه را که به آن معتقدم اينجا بنويسم، اصلا براي همين مي نويسم.

    آيا اين چيزي نيست كه شما در حواب كامنت من در بخش پاسخ مدير وبلاگ نوشتيد ؟؟خب شما اگر بوديد از اين حرفها چي برداشت مي كرديد . قضاوت به عهده خود شما . من ديگه هيچي در اينمورد نميگم

    اما نوشته شما جاي نقد نداشت . همش حقيقت صرف بود و من هم به شدت از اين اتفاق ناراحت شدم و بر بي كفايتي ناجا تاسف خوردم. منكه انتقادي به نوشته شما نداشتم. به لحن اين نوشته انتقاد داشتم. بايد بدونيد كه شما به عنوان يك برادر براي من ارزشمند هستيد و اگر نبوديد اهميتي نميدادم چه مي نويسيد و با چه لحني .

    من هرگز قصد توپيدن به شما رو نداشتم .شايد من بيشتر از هركس ديگه اي درك مي كنم كه حرفهاي شما از سر دلسوزي و دلسوختگي ست . شما هميشه براي من محترم بوديد و هستيد و خواهيد بود.

    مطمئن باشيد هيچ چيزي عوض نشده . فقط من انتظار شنيدن اين حرفها رو از شما نداشتم. حالا هم همه چيز رو فراموش مي كنم .

    پاسخ

    رسما پايان جنگ هاي هزاره را اعلام مي كنم...ياعلي