• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : آرام‏گريه‏كنيد...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 18 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    : قد ائينه ها خم شد دوباره..
    دلم درياچهء غم شده دوباره.
    صداي سنج و دمام امد از دور
    .. بخوان اي دل محرم شد دوباره.

    .....
    به ماه در شب برفي قسم. که افتاب تريني تو..
    و من هوا خوره يک ذره در هوالي روز.
    کجاست لحظه موعود. دلم.
    دلم به برکه باران گرفته مي ماند..
    مرا به رود بخوان. هنوز در من عشق پرنده ايست
    که مي خواند.

    ....
    حسين. جان.تو.
    از تبار كدام حقيقتي.
    كه هنوز حقانيت نامت.
    لرزه بر بنياد تباهي ميفكند.
    تو ان روز در دشت حماسه
    كدامين غزل عاشقانه تاريخ را
    سرودي.
    : كه رديف علعطشش
    تا امروز داغ ترين
    شعر شعور انسان را نمايان ميكند.
    امروز دوباره تو را
    در خم كوچه هاي اين دل
    به نخ ديدار زيبايت ميدوزم.
    مردي كه انسانيت
    از روي زخمهاي سينه اش
    قد كشيد..
    و دين ناب محمد
    با خون سرخش
    جاني تازه گرفت.
    هفت شهر عشق را ميشود
    در زلالي چشمانت تماشا نمود.
    : وقتي بيايي اسمان هوس باريدن ميكند.
    ..حسين جان.

    تنت خاكستري بود. و هوا سرخ ..
    عطش ميخواست تا كامل بسوزي.
    شبيه افتاب از زرد تا سرخ.


    سلام. گرامي گلم
    اميدوارم عزيز مهربان. در اين روز و شبهاي
    استجابت دعا. تندرستي و ارامش خودت رايک سال
    بيمه کني
    اينشالله

    از شعر متن بي نهايت سپاس سپاس سپاس
    بدرود تا ديداري