• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : داستان: دفتري براي سعيد
  • نظرات : 14 خصوصي ، 9 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اي بابا! آخرش که تکليف روشن نشد. موفق شد دفتر دلخواه سعيد رو بخره يا نه؟؟؟

    اما عيب نداره اگه نتونسته باشه. در "عوضش" (!) داستان نسبتا کوتاهي خوندم که لذت بردم از توصيف کردناش. بخصوص اين يکي: با زبان لبي ‌تر کرد و گفت: «همينم مونده که بخوام ...

    پاسخ

    خب قرار نيست تكليف روشن بشه كه! اين داستان همين قدرش رو روايت مي كنه. بقيه ش رو هم اگه دوست داشتيد توي ذهنتو ادامه بديد؛ من ترجيح دادم تا اين جاش رو روايت كنم. خوشحالم كه لذت برديد.