سلام
شخصيت سينا خيلي واقعي بود!يه سينا ميشناسم عين همين كه نوشتيد!خيلي برام جالب بود...
ولي اصل جريان خيلي مبهم بود!...من سه چهار بار فقط از روش خوندم تا فهميدم...تازه حالا هم مطمئن نيستم درست فهميده باشم...
سينا با مجيد رفته بودند دفتر بخرند؟براي مجيد؟سعيد كي بود اونوقت...جريانه خودنويسه هم به سعيد ربط داشت؟...يعني كار سعيد بود؟واسه همين مي خواست سعيد حسودي نكنه؟....................!
در پناه دوست...
يا حق