• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : مديريت جالب -راهيان نور-
  • نظرات : 9 خصوصي ، 13 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام!

    من هم دقيقا اين دو را به فاصله ي كمي تجربه كردم.بار اولي كه رفتم با گروه بسيج بودم و مثل همين كه شما مي گوييد اكثر برنامه مان روايت گري در مناطق عملياتي بود.خب من هم كه بار اولم بود.با خودم گفتم يعني همين بود!برنامه ي شهدا همين بود..؟مگر قرار نبود از دنيا دل بكنيم و ...

    اما بار دوم كه رفتم با خانواده بودم و هر جا كه مي رفتيم من از بقيه جدا مي شدم و جايي خلوت مي كردم و فقط خودم بودم و ...

    خيلي كيف مي دهد!حتما شما هم تجربه كرده ايد كه الان داريد از روايت گري ها شكوه مي كنيد و دلتان خلوت مي خواسته...

    اما اينطور مي نمايد كه روايت گري شده است مثل يكي از روش هاي نشر ارزش هاي دفاع مقدس!!!هر چه هم ما بگوييم فكر نكنم فايده داشته باشد...!

    اما مي شود كه براي دفعه ي بعدي به قول شما احترام را بيخيال شد و از دست راويان فرار كرد!!!

    ...

    يا حق

    پاسخ

    تا اردوي بعدي...