• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : پل سيدباقر!
  • نظرات : 6 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام. شما از پل سيد باقر رد مي‏شدي؟
    من از پل سيد مصطفي خميني رد مي‏شوم. از زيرش البته با آن سازه بتني گنده. بادها امده اند ورفته اند و اين هنوز ا ينجاس. هر وقت نگاهش مي‏كنم نه ياد مدرسه راهمايي مي افتم نه ياد دبيرستان و نه ياد تعطيلي. ياد اقاي هاشمي مي افتم. كه قارر بود اين پل برود و متصل شود به صفائيه و دردي از اين قضيه حرم تا حرم را دوا كند. نمي دانم چه شد اين پل صد متر كوچك شد. نمي دانم شايد هم 50 متر. البته اتفاعش را يك كم ، كم كردند ولي باز هم شيبش تند است. متاسفانه. آقاي هاشمي است ديگر. سردار سازندگي. هنوز هم كوچه گذر از تمدن را درست نكرده اند. مي بيني خودت كه؟
    اين هم ماجراي پل ما.
    پل، سيد باقر و سيد مصطفي نمي شناسد، مهم اين است كه پلي هست و خاطره‏اي.
    پاسخ

    پلي هست و خاطره‏اي و ترس آينده‏اي و خوشي‏هاي رفته‏اي و الخ...