• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : من امروز قيصر را يافتم...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    دفتر شعر امين پور بسته شد اما دفتر عشقش نه ...... او كه اول اسمش آخر عشق بود ، عشق را به همه دوستانش هديه كرد و پرواز بسوي يك عشق ديگر كرد و رفت .


    مى توان آيا به دل دستور داد؟
    مى توان آيا به دريا حكم كرد
    كه دلت را يادى از ساحل مباد؟
    موج را آيا توان فرمود، ايست!
    باد را فرمود، بايد ايستاد؟
    آنكه دستور زبان عشق را
    بى گزاره در نهاد ما نهاد
    خوب مى دانست تيغ تيز را
    در كف مستى نمى بايست داد

    ( قيصر امين پور )