دفتر شعر امين پور بسته شد اما دفتر عشقش نه ...... او كه اول اسمش آخر عشق بود ، عشق را به همه دوستانش هديه كرد و پرواز بسوي يك عشق ديگر كرد و رفت .
مى توان آيا به دل دستور داد؟مى توان آيا به دريا حكم كردكه دلت را يادى از ساحل مباد؟موج را آيا توان فرمود، ايست!باد را فرمود، بايد ايستاد؟آنكه دستور زبان عشق را بى گزاره در نهاد ما نهادخوب مى دانست تيغ تيز رادر كف مستى نمى بايست داد
( قيصر امين پور )