سلام .من اين کتاب رو تازه خوندم ... و واقعا بايد بگم عالي بود اما نتونستم به نتيجه ي خاصي برسم...هرچقدر بيشتر فکر ميکنم بيشتر گيج ميشم...رمان خاله بازي اخر راحت تري داشت اما اين ...

سلام

ايشالا از روزگار بازي نخوريد

خيلي سخت است بازي خوردن از نزديكان

سلام

به روزم

راستي ميدونيتيد شما تنو وبلاگ من لينك هستيد ؟
... از طرح ارتقاء امنيت اجتماعي تا سريال چارخونه ...

! من يه اشتباه كوچيك كردم

بازي آخر بانو براي نشر ققنوس ... نمي دونم چه طور شد تو ذهنم اومد مرواريد. خواستم تصحيح كرده باشم

سلام

طاعات قبول

هنوز اين كتاب رو نخونديم

خونديم نظر هم مي ديم

التماس دعا

به نام خدا

سلام

دارم از خوشحالي ميميرم. بالاخره يه وبلاگ نويس كتابخوان پيدا كردم. فاجعه است وقتي آدم مي بينه كتابايي كه خودش خونده كس ديگه اي نخونده... من بازي آخر بانو رو تير خوندم.. از غافلگيري پاياني اش خيلي لذت بردم. اما اگه جاي شما بودم از اين هم گنگ تر موضوع رو تعريف مي كردم

راستي انتشارات مرواريد ناشر اين كتابه

من مي ميرم واسه صحبت و بحث راجع به كتاب

اگه يه سر به وبلاگم زدين يه نگاه هم به پست (من سحر نمي دانم) بياندازيد

از آشنايي با شما خيلي خوشحال شدم

موفق باشيد(موفق تر از حالا)

نوشتن را دوستدارم اما احترامي خاص براي خواندن قائلم

سلام .از اينكه اينقدر گنگ نوشته بوديد گزارشتون رو در مورد كتاب ممنون . اينطوري بيشتر آدم كنجكاو ميشه براي خوندن.من هم كه مشتاق كتاب خوندن.

راستي اگر كتاب جالبي به دستتون رسيد و مطاله كرديد به من هم بگيد تا مطالعش كنم ممنون ميشم .

تو اين شباي قشنگ وقتي براي همه دعا كرديد اگه وقت داشتيد براي من هم دعا كنيد كه.....

سلام:
يه جورايي دلم خواست كه بخونمش ، شايد به خاطر بيان خوب شما بود .
اما يه چي بگم؟؟؟
يه وقتايي كه صحبت ميكنم دوستام ميگن .... دِ ... بابا چرا تو از وسط حرف زدي ؟ نگو كه اولش رو تو ذهنم گفتم و از وسطش به زبون آوردم. نميدونم چرا الانم همين حس رو در مورد اين مطلب پيدا كردم.
ببينم اول نداشت؟؟؟ يا من از وسط متوجه شدم.
(( كار شما كه درسته، يحتمل من اولش رو نگرفتم)).
موفق باشين.

اين که گفتي شايد نويسنده هم بازي خورده باشد حساسم کرد که داستان را بخوانم. قدرت زيادي بايد داشته باشد آن نويسنده که بتواند چنين حسي را به خواننده داستان منتقل کند. جاري باشي...

ا اينجا چراغي روشن است...
- مي گه : بي خيال بابا اصلاً ولش کن کي به آمادگي ماها نگاه ميکنه ؟!!!
- مي گم : اِه ... يعني چي ؟ آدم ميخواد بره مهموني يه کسي ، خودشو مرتب ميکنه ، تر و تميز ميکنه ، خوش تيپ و ...
- حزفمو قطع ميكنه و مي گه : درست اما الان ما نميريم مهموني کسي که! ... الان مهمون خداييم ... ما و خدا هم که اين حرف ها رو نداريم ...
- مي گم :...

علي.مدد

سلام حسن

چگونه به سر ميبري

بحثي داريم زيبا از خيلي چيزا مخصوصا

نقش بهزادنبوي وسازگاراوعطريانفرو ...وسازمان مجاهدين(انقلاب)درشهادت رجايي وباهنر

بيا ببين خوشحال ميشي

من نه ها تو

هنوزم با هم كنتاكيم

يادت نره نظر بدي

سلام.

بابت معرفي كتاب ممنون. ولي اسم نويسنده و انتشارات آن را نگفته بودي.

در اين ماه عزيز مارا هم از دعا فراموش نكنيد.

ياعلي