جواب مدير وبلاگ: بله جناب مدير وبلاگ من آدم جالبي هستم و دوست داشتم اگر فکر ميکنيد جوابي داريد که قانع کننده باشد بفرماييد. عرض من به شما اين بود که ما در شرايط حاضر وضع کشور خودمان چنان اسفبار هست که هيچ نيازي نيست سنگ مظلومان عالم رو به سينه بزنيم.
جواب جناب نافذ: خير استاد من فکر نکردم شما از کسي ميترسيد. الحمدالله مسلمانان از بيباکترين بندگان خدا هستند که جواب هر حرفي رو به شديدترين نحو ممکن ميدن. من فقط انتظار نداشتم که صاحب وبلاگ براي نظرات ارزشي قايل باشند که وقتي ديدم هستند تشکر کردم. در ضمن من خيلي هم خوب اسلام رو ميشناسم و منظورم از اسلام هم همون اسلام واقعي بود. اسلامي که زن رو در بهترين شرايط نصف يک مرد ميدونه (رجوع کنيد و قوانين شرع در مورد شهادت دادن، ارث، ديه و...) براي حقوق بشر ارزشي قايل نيست (رجوع کنيد به اينکه جمهوري اسلامي فقط چاهار دين رو به رسميت ميشناسه و ساير اديان حق ورود به دانشگاه، شغلهاي دولتي و... رو ندارند و هيچ ديهاي براشون تعلق نميگيره و... و اگر جمهوري اسلامي رو به عنوان حکومت اسلامي واقعي قبول نداريد ميتونين مراجعه کنيد به تاريخ اسلام و به زماني که به دستور پيامبر اسلام همهي اهالي دهي که با پيامبر بيعت کرده بودند براي ياري در جنگ و بيعت خودشان را شکستند قتل عام شدند و اگر شما هم حقوق بشر رو تا جايي قبول نداريد که بگيد خب بيعتشون رو شکستند کشتيمشان ميتونين مراجعه کنيد به زنان و کودکاني که شوهر و پدرشان بيعت کرده بود و قرار نبود خودشان به جنگ بروند و البته اين مردم همه يهودي بودند...) و همچنين اسلامي که آزادي عقيده و آزادي بيان براش معني نداره (ميتونين مراجعه کنيد به اعدام مشرک و ملحد و مخالف با اسلام و البته مخالف با جمهوري اسلامي و... اين هم خيلي ساده هست، اگر همين الان من ايران باشم و اعتراف کنم که اين حرفها رو که اينجا نوشته شده من زدهم و اعتراف کنم که به هيچ خدايي ايمان ندارم کسي در اعدام من شک نخواهد کرد! جالب توجه مدير وبلاگ عزيز که اين آدمها يعني بنده رو لايق جواب دادن هم نميدونن!)