سلام.راستش همونطور كه از مشكلات من با خبري ...و اينكه هزار تا نمونه از اين مشكلات را شخصا احساس كردم .فقط يك سوال دارم و اون اينه كه بعد از گذشت اين همه سال از يك انقلاب مردمي و نمونه جهاني چرا بايد بحث نظارت تا اين حد به يك بحران خطرناك تبديل بشه؟جوابشو مي دوني ؟يكي از علتهاش استفاده از افراد به ظاهر متعهد و بدون تخصص هست و حمايت همه جانبه از اونها.يعني من از همفكر خودم به شدت و تا پاي مرگ دفاع مي كنم ولو اينكه با اصل نظام هم مخالف باشه ...مهم اينه كه ظاهرش با نظام سازگاري داره و باطنش كه زير اون نقاب ظاهري هست تيشه به ريشه نظام مي زنه و آن كه به جائي نرسد فرياد است !حالا كي اهرم اين انتخاب غلط را داده نميدونم و چرا دست مصلحين از امور كوتاهه باز نميدونم.
ببين كي گفته كه اگر متعهدي و غير متخصص براي پذيرش مسئوليت تكليف داري ؟ ميدوني آقايان خودشون به بي كفايتيها اذعان دارند اما مي گويند ما مكلفيم !اونوقت تو چي مي گي؟چون يك لشكر دارن از به ظاهر تكليفش حمايت مي كنن و تو تنهائي...
تازه اگر هم 2 كلام حرف حساب بزني زود برچسب ضد نظام بهت مي زنند....خلاصه اينكه اين سيستم بيمار درماني ندارد. والسلام.