سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام
خدا به‏مون رحم کنه!


دوستان می‏دانند که عادت به داستان نوشتن ندارم اما...

به من گفت اگه جای فلانی بودی چیکار می‏کردی؟!

گفتم چی شده مگه؟

 

گفت ازدواج کرده، باباش با اکراه قبول کرده بوده، مثل این‏که زیاد موافق این مورد نبوده، ولی در هر صورت مخالفتی نکرده...

گفتم خب؟

گفت باباش کلی خرپوله ولی حاضر نیست حتی یه کوچولو بهش کمک کنه، تازه پسره هم داره درس می‏خونه مثلا!

گفت خب بگو نظرت چیه؟

گفتم به باباهه که نمیشه گیر داد، چون پول خودشه، دوست نداره به پسرش بده، زور که نیست.

دوست داشتم نظر شما رو هم بدونم...

التماس دعا

یاعلی


نوشته شده در  چهارشنبه 84/8/18ساعت  2:54 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]