سلام
خدا بهمون رحم کنه!
دوستان میدانند که عادت به داستان نوشتن ندارم اما...
به من گفت اگه جای فلانی بودی چیکار میکردی؟!
گفتم چی شده مگه؟
گفت ازدواج کرده، باباش با اکراه قبول کرده بوده، مثل اینکه زیاد موافق این مورد نبوده، ولی در هر صورت مخالفتی نکرده...
گفتم خب؟
گفت باباش کلی خرپوله ولی حاضر نیست حتی یه کوچولو بهش کمک کنه، تازه پسره هم داره درس میخونه مثلا!
گفت خب بگو نظرت چیه؟
گفتم به باباهه که نمیشه گیر داد، چون پول خودشه، دوست نداره به پسرش بده، زور که نیست.
دوست داشتم نظر شما رو هم بدونم...
التماس دعا
یاعلی