سفارش تبلیغ
صبا ویژن

او، سرآغاز جوی‏بارهای سیراب از نور!

صدای بال‏های مَلَک را بر فراز چشمان‏تان می‏شنوید؟
آه! بال‏های فرشتگانِ عاشق، که وجودشان را می‏خواهند فدای بنده‏ای خدایی کنند، می‏بینید؟
لحظه‏ای بیش تا آغاز بال‏گشودن فرشتگانِ آمده از سرای یار نمانده است.

باید شتاب کرد...

اما...
چگونه باید به پیش‏واز گل‏های سپید و شاید سرخِ آسمانی رفت؟!

چشمانم را بستم...
شما نیز! آری ببندید...
چاره‏ای نیست جز این...

وااااااااای!
بال‏های فرشتگان نرم‏خویِ فرستاده از جانب دوست را لمس می‏کنید؟

آری...
باز کنید...
چشمان‏تان را می‏گویم...

تمام شد...
انتظار را می‏گویم...
کوله‏بارهای‏تان را از بوی دیگران بزدایید و پر از عطر او کنید...
رسیدیم...

سفره گسترده مهربانی و بخشندگی دیار لب‏ریز از روزهای‏خدا...

بار بیندازید و دست‏ها را بشویید و نگاه‏تان را بر سفره بدوزید و ...

یاعلی 


نوشته شده در  سه شنبه 84/7/12ساعت  10:14 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]