سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یکی از سوال‏های جالبی که همیشه در ذهنم موج می‏زند این است که توی مذاکرات دیپلماتیک چه اتفاقی می‏افتد؟

شاید فکر کنید معمای بی‏مزه‏ای است اما فکرش را بکنید. دو کشور تا یک ربع مانده به جلسه مذاکره فلان وزیر این کشور و فلان وزیر آن‏یکی کشور، درباره یک موضوع خاص به هم‏دیگر فحش‏های بامزه می‏دهند و آن‏دو وزیر که از درهای بسته بیرون می‏آیند همه چیز به خیر و خوشی حل شده است و بقیه ماجرا.

اگر بخواهم کمی ریزتر به این موضوع بپردازم باید مثال بزنم. مثلا مذاکرات هسته‏ای میان ایران و کشورهای اروپایی. همیشه تا قبل از مذاکره همه چیز به هم ریخته و قاتی‏پاتی است. همه به هم چپ‏چپ نگاه می‏کنند و یکدیگر را متهم می‏کنند. همین که مذاکرات فوق تخصصی و محرمانه دکتر علی‏آقا و مهندس سولانا تمام می‏شود، صداوسیما تحلیل‏های خوش‏بینانه ارائه می‏کند و دولت و بقیه نهادهای سیاسی و امنیتی! از خوش‏حالی در پوست خودشان نمی‏گنجند.

البته یک احتمال هست که دو طرف در این مذاکرات آن‏قدر به پای هم می‏افتند و به خاطر اشتباهات‏شان از طرف مقابل پوزش‏خواهی می‏کنند که جایی برای نبخشیدن نمی‏ماند. اما خدایی‏ش احتمال لوس و بی‏نمکی است.

از این گذشته معلوم نیست چه امتیازاتی در این مذاکرات فروخته می‏شود که حتما باید بدون حضور خبرنگاران محترم و فضول باشد! البته این حق را باید به دیپلمات‏ها داد که حرف‏های محرمانه داشته باشند اما این حق را هم باید به مردم داد که دست‏کم از کلیات مذاکرات باخبر باشند نه این‏که«مذاکرات به خوبی انجام شد و هر دو طرف بر حقوق همه کشورها در برخورداری از دانش هسته‏ای تاکید کردند.»

نکته جالب دیگری که از باب فضولی باید عرض کنم قضیه جالب مذاکره با امریکا به خاطر مسایل و مشکلات ملت مظلوم عراق است. در این‏که این نوع از مذاکره درست است یا نه! حرف خاصی ندارم چون ابهام‏هایی در این قضیه دارم که تا پیش از حل‏نشدن آن‏ها نمی‏‏توانم اظهارنظر کنم. بگذریم. 

من نمی‏دانم در این مذاکرات چه اتفاقی می‏خواهد بیفتد. یعنی دو طرف چه چیزهایی می‏خواهند به هم‏دیگر بگویند که نمی‏شود با واسطه یک کشور ثالث گفته شود. یا اصولا وقتی رفتارهای دولت محترم عراق حال آدم را به هم می‏زند و در پاچه‏خواری و بی‏غیرتی در مقابل امریکا بی‏مانند است، تذکرهای انسان‏دوستانه ما به امریکا چه فایده‏ای می‏‏تواند داشته باشد.

البته یک احتمال این‏جا می‏توان داد. لابد قرار است نماینده ایران در این مذاکره، به امریکا تفهیم کند که ببین پسر خوب! ما در فلان نهاد امنیتی اطلاعاتی شما نفوذ کرده‏ایم ما به راحتی می‏توانیم فلان کار را انجام دهیم و آن را به پای شما بنویسیم ما می‏دانیم که شما فلان کار را در فلان جا با سوءاستفاده از نفهمی فلانی انجام داده‏اید. البته این احتمال هم خیلی خنک است.


نوشته شده در  شنبه 86/3/5ساعت  2:41 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]