تحریریهی چهارم سوره برگشته است. اینک با نشریهای به نام «راه»(وبلاگ اطلاعرسانی راه!). شاید اولین جملهای که به ذهنم میرسد این است که به سازمان تبلیغات اسلامی و همچنین حوزهی هنری ِ این سازمان فرهنگی رسمی جمهوری اسلامی تبریک و تسلیت عرض کنم. امیدوارم جناب آقای بنیانیان و همهی دستاندرکاران فرهنگ و هنر این مملکت از شر افکار انحرافی سورهای در امان باشند؛ الی یوم القیامه!
خب. از طعنه و کنایههای لازم که بگذریم، باید بگویم در سرمقالهای که در آخرین شمارهی سورهی چهارم با قلم دکتر بنیانیان چاپ شد، بخشهایی از هراسهای جناب ایشان از تحکیم پایههای تفکر ناب انقلاب اسلامی در جامعه -که در «سوره»ی چهارم عیان بود-، ابراز وحشت شده بود؛ وحشت از اینکه یک طبقهی اجتماعی به وجود آمده است که دیدگاه منتقدانه و ریزبینانه به مسایل دارد و به دستآوردهای کنونی انقلاب اسلامی قانع نیست! البته میتوانستم قطعههایی از این استدلالها و تحلیلهای شفاف ایشان را بیاورم، اما بهتر آن است که دست به تقطیع نزنم. آن نوشته را میتوانید از اینجا بخوانید.
و اینک سوره دوباره بازگشته است؛ یا بهتر است بگویم «راه» آمده است. برای من که حتا توقیف روزنامهی شرق و بقیهی همقطارانش هم دردناک بود، توقیف جالب و نگرانکنندهی سوره بیش از این که سبب ناراحتی شود، حاکی از عدم درک درست بورژواهای محترم حوزهی هنری از آرمانهای انقلاب اسلامی بود. علیهم ما علیهم.
انگار نمیتوانم دست از طعنه و کنایه بردارم؛ ببخشید مرا.
برادر عزیزم محمدصالح مفتاح دعوت وبلاگی کرده است تا به سه سوال جناب میری پاسخ بدهیم؛ دربارهی سوره و تحریریهی چهارم.
1- همیشه دو بخش سوره برایم جذاب و تاثیرگذار بود؛ گفتگوها و نقد صداوسیما. هنوز یادم نرفته است مصاحبهای با یکی از مدیران ارشد شبکه قرآن که به دنبال یافتن جای پای سکولاریسم در صداوسیما و به طور ویژه شبکهی قرآن بود. البته سرمقالهها هم همیشه پخته و سرشار از انگیزه و امید بودند؛ به اضافهی طنزهای تبلیغاتی برزو بیطرف و لذتبخشتر از آن بعدالتحریر!
2- «راه». به نظر من هنوز همهی عرصههای نظری انقلاب و نظام اسلامی بکر و دست نخوردهاند؛ تاکید میکنم؛ همهی عرصههای نظری و تئوریک انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بکر، دست نخورده و محتاج پرداخته شدن هستند. متاسفم که تنها یکی دو نشریه را هماینک در ذهنم دارم که گهگاه به این موضوع پرداختهاند.
ما ثابت کردهایم که در بیرون کشیدن شاخصههای فرهنگی انقلاب اسلامی و به روز آوری آن به شدت تنبلیم. من البته کارهای نیستم؛ اما همان اقدام بچهگانهی حوزه هنری در تخته کردن سوره بهترین گواه است بر بیاهمیت بودن فرهنگ و هنر در دیدگاه آنها که ادعای پایبندی به آرمانهای انقلاب و نظام اسلامی را دارند. باز هم متاسفم که بگویم هیچ امیدی به دولت، نهادهای رسمی و حتا نهادهایی از جمله سازمان تبلیغات اسلامی که مستقیم زیر نظر مقام معظم رهبری هستند نیست. تنبلی و رخوت و بیانگیزکی برجستهترین شاخصههای این مراکز هستند؛ گرچه کارهای مهم و ارزشمندی انجام شده است؛ اما این را هم باید بگویم تاثیرگذاری و اهمیت فعالیتهای شخصی و گروهی، یقینا بیشتر از بالبالزدنهای سازمانهای ملزم به ارائهی بیلان کاری سالانه بوده است؛ بی اندکی شک و بی اندکی غلو!
3- مهمترین چالش جبههی فرهنگی انقلاب اسلامی و آنها که به این سطح از دستآوردهای نظام اسلامی قانع نیستند و میخواهند همهی رفتارهای حاکمان-مثلا- بر اساس نامهی امام علی علیهالسلام به مالک اشتر باشد، به نظر من دو چیز است:
- چشم امید همهی ماها به دولت است، به دولت اگر نباشد،به هزار ارگان و نهاد و مرکز و غیره است که اساسا کار میکنند که ادامه داشته باشند. به راستی ما که این همه ادعا داریم چرا باید اینقدر ضعیف باشیم که یک نشریهی سورهمان زیر فشار حوزهی هنری تعطیل شود؛ تازه معلوم نبود دوستان تحریریهی چهارم چه زجری میکشیدهاند آن روزها؛ آن روزها شاید نمیفهمیدم؛ اما الان شاید بهتر میفهمم چاپ آگهی بازرگانی چای فلان و بهمان در پشت جلد آخر نشریه چه معنایی میدهد.
- مشکل ما این است که وضع بالقوهی قابل تعریفی هم نداریم؛ نمیخواهم تضعیف یا تحقیر کنم؛ اما این خیلی درد بزرگی است که بعد از این همه سال هنوز «راه» ِ «سوره» هنوز برای خیلیها قابل انکار است؛ البته انتظاری از امثال حوزهی هنری نیست که صنعت پرسود سیگار را رها کند و به انتشار سوره کمک کند؛ اما آن بخش قضیه که به انگیزه، دقت، خلاقیت و تاثیرگذاری ما ربط دارد بیشک نیاز به بازبینی اساسی دارد. متاسفانه مخالفان «راه» ِ «سوره» دست کم انگیزهی این راه و کار را درک کردهاند اما آنها که باید دوست باشند دندانهای تیز نشان میدهند.
خوشبختانه «راه» این قابلیت را خواهد داشت که صرفنظر از فشارهایی که خواه ناخواه هست و خواهد بود کار شروع شدهی سوره را ادامه دهد. اما فراموش نباید کرد که سوره یا راه مهم نیستند؛ مهم زنده کردن و کاربردی کردن آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی،
امروز دو خبر بسیار تلخ شنیدیم که در روزهای آغازین ماه محرم داغ دلمان را بیشتر کرد؛ فوت آیتالله مجتهدی و دکتر شهیدی. اینان در جوار عرش الاهی آرام گرفتهاند؛ امید که با پیامبر اکرم و ائمه هدیصلوات الله علیهم محشور باشند.