آثار مشقهاي (آرمان خواهي) شما رو توي نظرخواهي وبلاگم (هلو) ديدم!
اخوي ( واژهي «عمو »را كه استفاده كردي ، بهكار نميبرم) !
با اينكه خودم را آرمان خواه تصور ميكنم ، اما امروز (وپس از 2روز كه ماموريت بودم و به تهران برگشتم) و با خواندن كامنت شما در وبلاگم ( كه پيشينه رفت و آمد هم با يكديگه نداشتيم)، تازه 2 زاري كج من افتاد كه «آرمان خواه» كي هست و كي نيست!
داداش !
مطمئن باش با اين عناياتي كه به مديريت سايت مبذول ميفرماييد، يك سال ديگه هم نيآيي، هيچ اتفاقي براي وبلاگات نميافته كه نميافته...
ديدم بد ميشه جواب شما را توي وبلاگ نيمه تعطيل شما ندم. اين جواب نظر شماست :
چماق ، چاقو ... (خلاصه با هر سلاحي كه حال ميكنيد)، بدم خدمتتون ؟نميدونم سريالهاي « نقطه چين» و «پاورچين» (كار مهران مديري) را ميديدي يا نه؟ ... توي سريالهاي فوق ، به جاي واژگاني همچون «تملق» ، «چاپلوسي« و ...(يا همون فلان)، واژهي «پاچه خواري» را به فرهنگ محاورهاي ما افزود و الحق والانصاف نكتهي ظريفي در همين تيكه كلام (پاچه خواري) هست كهمتاسفانه اين روزها شده آفت انقلاب و جامعه!... دوست ناديده و غريبهي من كه دم از اون دنيا و اينجور چيزا ميزني!... نگارنده ؛ هيچ گونه «تهمتي» به مديريت فخيمه سايت نزدم (توي كامنتهاي بالا نظر مدير سايت را ملاحظه بفرماييد كه شجاعانه «سانسور» (ببخشيد حذف) عكس مورد نظر را به گردن گرفتن و باقي قضايا...(توي اين محل- پاسخ مدير وبلاگ- نميشه اينتر زد و رفت سرخط . اما شما فرض كنيد نقطه سرخط).بعدش هم بهكار بردن لفظ «يارو» راكه اعمال فرموديد، از كدام جايگاه ادبياتي با خودتون يدك ميكشيد؟ هان؟... نكنه شما معاونت فرهنگي سايت هستيد و حقير خبر نداره؟! ... به هرحال «مدير» را بچسب ... شايد مهران مديري اپيزود سوم پاورچين و نقطه چين را هم ساخت! خدا را چه ديدي؟