رايحه ات كه مژده حضورتورا بردوش مي كشيدمرهمي برزخمهاي نوبه نومان بود.دردها همه از آن رو تاب آوردني بود كه تو آمدني هستي
مهدي اگر از منتظرانت بوديم
چون ديده نرگس نگرانت بوديم
با اينهمه رو سياهي وسنگدلي
اي كاش كه از همسفرانت بوديم