السلام عليک يااباصالح المهدي

گاهگاهي به نگاهي دل ما را درياب

جان به لب آمده ازدرد-خدارادرياب

اگرازدولت وصل تومرانيست نصيب

گاهگاهي به نگاهي دل ما را درياب

به اميدي به سرکوي توروي آورديم

شهريارابه در خويش گدا رادرياب

دل ما را به شب هجرفروغي بفرست

شبرو وادي اندوه و بلا را در ياب

سنگها مي خورم از دست جنون دل خويش

من ديوانه انگشت نما را درياب

به وفاداري تو شهره شهرم اي دوست

ز وفا معتکف کوي وفا رادرياب

سالهارفت که ازجام محبت مستم

من دردي کش صهباي ولا رادرياب

کاروان رفت ومن ازهمسفران دورم دور

من ازقافله شوق جدا را درياب

راه باريک وبسي پرخطروتاريکست

سببي ساز ودراين مهلکه مارادرياب

تا دلم بارغم عشق به منزل فکند

شهسوارا من افتاده زپارادرياب

تافغان دل غمديده ما را شنوي

نازنينا سحري بادصبارا درياب

دوش روياي لب نوش توبامن مي گفت

کاي شهيد غم من آب بقا را درياب

سوي پروانه نظر کن که دعا گوي توباد

گنه آلوده خود را به مدارا درياب

شعر از استاد محمدعلي مجاهدي

سلام

((عباد)) به تازگي متولد شده و منتظر استفاده از راهنمايي هاي شما قديمي هاست

كسي نبيد خارج شود(3) يادداشت جديد عباد از مجموعه روايت هاي سه روز مهماني در مسجد دانشگاه تهران است.

سر بزنيد

يا علي

ميبينم كه صاحب وبلاگ پسر حرف گوش كني است و جواب هيچ كامنتي را نداده كه اذيت نشود (نقطه) خود محوري تا اين حد (علامت تعجب )

جناب اجرايي

سلام و وقت شما بخير

وب بسيار جالبي داريد و مطالب قابل تاملي

برايتان آرزوي خوشبختي دارم.

يا علي مدد

محمود احمدي نژاد: “جمهوري اسلامي ايران امروز به يک قدرت جهاني تبديل شده است و با 200 کشور جهان روابط خوب اقتصادي و سياسي دارد.”

منبع: خبرگزاري مهر

امروز 193 کشور از نظر بين المللي به رسميت شناخته شدن و 192 تاي اونها عضو سازمان ملل متحد هستند. با اين حساب آقاي احمدي نژاد کاشف 7 کشور جديده !!! و از اين نظر دست افرادي مانند کريستفر کلمبوس رو از پشت بسته !!

يكي به اين رئيس جمهور خل وضع بگه يكم فكر كنه قبل از سخنراني

اين وبلاگ انعکاسي از من است

اين جمله خيلي برام جالب بود. فکر کنم وبلاگ من هم عينا انعکاسي باشه از خودم.

.

يعني دغدغه هاي سياسي شما اونقدر زياد شده که نمي شه ازشون نگفت، و چون قصد ندارين اينجا رو سياسي کنين متوقفش مي کنين؟؟؟ يعني کاملا مطمئنين که اجل مهلتتون ميده تا انتخابات يعدي رياست جمهوري؟!!

پس کجا حرف مي زنين؟ اگه هنوز حرف هست براي گفتن... کجا قراره گفته بشن؟

در دل...؟!

[ آيا اين بهانه، به دليل رسيدگي به "شماها" نيست؟]

يه لحظه با خوندن كامنت هاي جناب برگ بيد دلم براي آقاي حسن آقا سوخت (نقطه )

يه لحظه فكر كردم عجب فشاري به آدم مي ايد در مورد دوسه خط اين حرف ها بخواهد فكر كند چه برسد به اين كه جواب هم بدهد و ان هم به اين همه مورد ....

دردمان گرفت(نقطه ) البته اگر من بودم جواب نميدادم ..اون جوري يه كم از دردم به نويسنده ي اين همه سوال انتقال پيدا ميكرد و دلم خالي تر ميشد (نقطه )

**پرانتز باز ** شما راحت باش..حتي ميتوانستي اعلام نكني كه نمينويسي و به كارهايت برسي مثل هزاران نفر ديگر كه سياستشان اين شده كه حرفي نزنند و كارهاشان را انجام دهند و بعد دليلي براي مدعي شدن ديگران جا نگذارند **پرانتز بسته **

تا پايان دوره رياست جمهوري ايشون، زندگي كردن رو متوقف كنيم؟!

اوووم! راه درستي ه؟!

سلام

منم اعتراض دارم

اصلا شما كه لالايي بلدي..(ر.ج به توصيه هاي خودتون در باب نبستن وبلاگ)

اينكه بخواي آخرين پست وبلاگي رو بخوني سخته ولي از اون سخت تر

نظر دادنه! مخاطب وبلاگ كه نمي تونه نظر صاحب خونه رو تغيير

بده و از طرفي هم نميتونه قيدش رو بزنه!

به هر حال منتظر هستيم تا دوباره بنويسيد.