سلام و عرض ادب و احترام دارم.در خصوص سوال پاياني يادداشتي كه در باب اسراييل نوشته بوديد با خود به تامل پرداختم!( به راستي انگيزههاي واقعي حاكمان عربي براي حضور در جشن شست سالگي رژيم صهيونيستي چيست؟ و چگونه ميتوان آنها را خشكاند؟)به اين نتايج رسيدم:
1-عرصه ي روابط بين الملل بسيار پيچيده است.كشورها در اين عرصه بيش از هر چيز به دنبال منافع ملي هستند.رفتار كشورهاي عرب مبتني بر يك عقلانيت منفعت طلبانه است.به رسميت شناختن اسراييل و تلاش در جهت نزديكي به آن مي تواند منافع بسياري در پي داشته باشد!
2-حاكمان كشورهاي عربي علي رغم تصوري كه ما داريم بسيار سياست مدارانه حركت مي كنند و بر خلاف فرمايش (كوثر) كه مي نگارند (اينان به دنبال هويت بي فرجام هستند) بايد گفت كه دنبال هويت هستند ولي راه آن را در تقرب به جهان قدرت و ثروت مي بينند و به نظر مي رسد راه مناسبي را نيز انتخاب كرده باشند.ضمنا با اين قسم رفتار كردن در عرصه دنيا هيچگاه ريشه كن نخواهند شد(بر خلاف نظر كوثر كه مي فرمايند ريشه كن خواهند شد) بلكه ريشه نيز مي دوانند. مانند قطر كه هم اكنون يكي از اعضاي غير دايم شوراي امنيت است.يا عربستان كه به واقع ام القراي ملل اسلامي شده است و بزرگ منطقه ي خاورميانه!!(به جهات عديده كه از حوصله ي خواننده خارج است اما در صورت نياز تشريح خواهم نمود)ضمنا نظر شما و (منتظر موعود) مبني بر ترس اعراب نيز به كل باطل و مردود است!!
3-عرصه ي سياست خارجي محل پياده كردن آرمانهاست اما نه هر آرماني!!تنها آرمان معقول و مشروع در اين حوزه،منافع ملي است.ايدئولوژي و ارزشهاي ديني و مكتبي در اين حوزه جايگاهي ندارند!ملل عالم به دنبال توسعه ي همه جانبه ي خويش هستند و حكومت جهاني مهدوي كه (كبري آسوپار) به آن اشاره مي كنند ره به اين وادي ندارد.برداشتن موانع حكومت جهاني مهدوي ممكن نيست و به فرض امكان نبايد هزينه اش بر دوش مردم رنج كشيده ايران باشد!!ضمنا مرگ حاكمي مانند امير قطر يا عربستان و يا... نيز چاره ساز نيست بلكه چه بسا جانشيني بيايد كه روي قبلي را سفيد كند!!
4-اسراييل نه تنها مورچه نيست(برخلاف نظر رضوان) بلكه روباهي است كه در عين مكر برخوردار از قلب شير نيز است!!(به جهات عديده)
5-(يك شهروند درجه دو) نيز فرموده اند كه سران عرب واقعا نمي دانند كجا مي روند!! خدمت ايشان بايد عرض كنم كه اينان خيلي خوب مي دانند كه دارند كجا مي روند! اين ما هستيم كه نمي دانيم در عرصه ي دنيا چه مي خواهيم و ره به كدام سو مي بريم!!
6-(خاك انداز) مي فرمايند درمانده شده ام از پاسخ به سوال!!عزيزم اگر ديده باز كنيد به پاسخ مي رسيد و درمانده نمي شويد!!
7-در مورد سوريه بايد به اين نكته اشاره كرد كه اين كشور صرفا به دنبال باز پس گيري اراضي از دست رفته ي خود در بلندي هاي جولان است!به معناي ديگر اين كشور نيز منافع ملي خود را دنبال مي كند و دنبال آرمان اسلامي و يا عربي نيست و چندان هم دلش براي فلسطين نسوخته است!!
8-نكته پاياني اينكه چرا بايد به دنبال محو اسراييل از صحنه ي گيتي باشيم؟چرا بايد اسراييل را (غده سرطاني) بدانيم؟ چرا مرتب بر طبل جنگ بزنيم؟چرا به فكر صلح و آرامش و جلوگيري از آدمكشي و آوارگي نباشيم؟!اصلا چرا ما با اسراييل روابط حسنه نداشته باشيم!!؟چرا سياستي را پيش گرفته ايم كه اين همه هزينه آور بوده و تاوان آن را ميهن و آيينمان دارند پس مي دهند؟از بين بردن يك كشور صاحب پرچم دنيا كه بيش از 160 كشور دنيا آن را به رسميت شناخته اند چه معنايي دارد؟غير از آنكه...........
مبادا چنين تصور شود كه من دوستدار اسراييل و سياستهايش هستم!!من به فجايع و مظالم ارتكابي توسط اين كشور انتقاد دارم بلكه معترضم!! اما سياست در پيش گرفته توسط ايران و برخي دول ديگر را نيز برنمي تابم.
به اميد ايجاد دنيايي سرشار از صلح،دوستي،عدالت،انسانيت و عقلانيت!!
وبلاگ ني نامه آماده مباحثه در اين باب است. ياهو