• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : غزه! چاره‏اي نيست!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 12 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خيلي نااميدانه قلم مي‏زني رفيق!

    مؤمن كوهي از اميده! با اينكه مي‏دونه همه چي به ضررشه ولي چون دلگرميش به چيز ديگه است، حداقل تو فرهنگ سخن گفتنش اميد و نشاط موج مي‏زنه!

    يه نگاهي به دعاي عاشقانه ابي‏عبدالله (ع) تو گودي قتلگاه بنداز! مقتل لهوف! سرخوش‏ترين عاشق اينجوري با معشوقش حرف نمي‏زنه كه ابي‏عبدالله (ع) تو اوج استيصال و تنهايي با خدايش حرف زد!

    با خوندن نوشته‏ات خودبخود يك حس رخوت و بي‏تفاوتي به آدم دست مي‏ده كه: خب كي چي اين همه دلسوزي! فايده نداره بابا! بذار مردم غزه تيكه تيكه شن! من و تو چي كار مي تونيم براشون بكنيم! آي كودكي كه تو بيمارستان بي‏برق خوابيدي! چاره‏ات اينه كه بميري و آرزوي خوب خوب نكني!

    پاسخ

    من بي تقصيرم. من آن چه ديده ام را تصوير کرده ام. نمي فهمم. چرا مي خواهيد ملتزم به اميدواري باشيد؛ در حال و روزي که داريم مي بينيم حتا کورسويي از اميد وجود ندارد. البته اميد به خدا که هميشه هست؛ اما تصديق مي فرماييد که هيچ اميدي به مسلماني ما و عرب ها نيست. هست؟ نيست. خودتان هم مي دانيد. رخوت و بي تفاوتي؟ حرف ها مي زنيد. دقيقا به نکته ي بسيار خوبي اشاره نموده ايد. رخوت و بي تفاوتي. دقيقا دو چيزي که امروز به راحتي مي توان دست کم در ميان حاکمان کشورهاي اسلامي و عربي ببينيد. تف به اين مسلماني. نوشته ي من هم کاملا کنايه آميز بود. و البته فکر کنم واضح بود که مي خواستم به کودک غزه اي بگويم که قرار نيست از دست ما کاري بربيايد. راست نمي گويم؟ به نظر شما چاره ي امروز کودک غزه اي جز اين که آرزوي مرگ کند چيست؟ کودک غزه اي بميرد بهتر است تا آنکه هم کيشاني چون ما داشته باشد. همين.