سلام
عكس را كه ديدم نا خود آگاه صداي حامد توي گوشم پيچيد که مي خواند اين را
دو صندلي ...
يادش به خير
همين! مال هيچکس نيست!
خدا بود و ديگر هيچ نبود !
الحمد الله من همچين حسي ندارم !
يه جورايي از شاعر ها هم .... نه بذاريد نگم ...
به نظر من شاعر ها دروغ گو ترين آدهاي دنيان .... اونها زمين و زمان و به هم مي بافند تا از لاش حقيقت ديده نشه ....
همين !
سلام.
من هم تا به حال اين آرزو را داشته ام... به اضافهي يك آرزوي ديگر: اين كه توانايي فهم اشعار را داشته باشم!!!