سلام. اين مطلب رو چقدر پروانهاي و رمانتيك نوشته بودين... خود به خود آدم خوشش مياومد بخونه؛ حتي اگر معني جملهها رو هم نفهمه!
«اگر در عصر قحطي کاغذ، گريزي از وبلاگ نباشد؛ دستکم ميتواني حرفهايي با سرانگشت بر ساحل دلت حک کني و فقط تري اشکت محوش کند.» كاري كه هر روزه تكرار ميشه!