سلام. اين مطلب رو چقدر پروانهاي و رمانتيك نوشته بودين... خود به خود آدم خوشش مياومد بخونه؛ حتي اگر معني جملهها رو هم نفهمه!
«اگر در عصر قحطي کاغذ، گريزي از وبلاگ نباشد؛ دستکم ميتواني حرفهايي با سرانگشت بر ساحل دلت حک کني و فقط تري اشکت محوش کند.» كاري كه هر روزه تكرار ميشه!
سلام
چه تشبيهات و اصطلاحات زيبايي.
لذت بردم.
آفرين
اين جمله:«دلت خانهي محبوب است نه ويترين منظور!»دلم رو لرزوند
پايدار باشيد.
دُز فلسفه اش بالا بود خيلي!
اگه من بودم از اين خسته شدن هاي متوالي خسته مي شدم.
دوات و قلم چندان مهم نيست مهم كلمه است كه چه توي مونيتور و چه روي پوست آهو تغيير نمي كنه.
اين جا از همه وبلاگهايي كه مي شناسم سريع تر به روز مي شود. نرسيدم قبلي ها رو بخونم!
رسيدن به خير.
خدا عاقبت ما را ختم بخير كند.
جاري باشيد...
حکايت لطيفي بود انگار از بعضي مواقع خودمان...
اما اون جمل? آخرش
دلت خانهي محبوب است نه ويترين منظور!
عجب جمله اي است
بکر
...
سلام...چه جالب...راست ميگيدا . هميشه جلوي چشمامونه اما توجهي نميكنيم . چه ظريف بين و نكته سنج هستيد . البته اين نكته سنجي رو قبلن هم شاهدش بوديم .
موفق باشيد
انشاالله فتح قدس و مكه هم خواهد رسيد اما الان ما هنوز در فتح عدالت داخلي بازمونده ايم چه رسد به مراحل بعدي ...
انشاالله تعادلي ميان اين دو ايجاد بشه
هنوز ناپاكان زيادي در قالب انواع مافيا دارن در سطوح بالاي مملكتي و مياني فعاليت ميكنند و سكوت شيرمردان و شيرزنان دوران دفاع مقدس دردآوره اميدوارم اين نجابت آنها باعث نشه تا ابد سكوت كنند
موفق باشين
ممنون از اينكه اولا بنده و وبلاگم رو قابل دونستيد كه اينجا بنويسيد و ثانيا بابت اين نوشته زيباتون.
مانيفست خوبي بود براي يك شروع خوب وبلاگي. منتظر ميمانيم تا آبهاي اين ساحل آنگونه كه ميخواهد ما را در بر گيرد...
با سلام و عرض احترام خدمت شما دوست بزرگوار
بدينوسيله از جنابعالي دعوت مي گردد تا درجلسه نقد وبلاگ ها ، كه هر هفته يكشنبه ها از ساعت 17 لغايت 19 در آدرس ذيل برگزار مي گردد حضور بهم رسانيد . پيشاپيش ازحضور سبز و صميمي شما تشكر و قدر داني مي شود .
آدرس : خيابان سيد جمال الدين اسد آبادي ( يوسف آباد ) - خيابان 21 - پارک شفق - فرهنگسراي دانشجو - سراي کتاب
اين هفته : (يكشنبه 13/8/86 ) نقد وبــلاگ « عقيـــق » http://aghegh.persianblog.ir
با تقديم احترام _ روابط عمومي
ماشالله مفهوم رو خيلي ادبي رسونديد .خوشحالم كه اينطور ميبينم .چه واقعيتي رو هم به صفحه وبلاگ باسيد علي تان وارد كرديد .كاش ويترينش ندونيم بلكه منزلگه محبوب بدونيم .قربون دل برم كه ازبس ازين جور متنها بهش داده شد واشك چشم هم زحمت پاك شدن و رازداريش رو كشيد ،ديگه اونم صاحبش رو ري استارت نميكنه .من يكي كه ديگه جرات نميكنم بهش وارد كنم ،فعلا پناه به صفحه هاي سفيد وسياه كاغذي هم بردم .
عالي بود .مويد باشيد .يا زهرا