• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : آنا كارنيناي بر باد رفته!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + برقامت دلرباي مهدي صلوات 
    غنچه با دل گرفته گفت:
    زندگي
    لب زخنده بستن است
    گوشه اي درون خود نشستن است
    گل به خنده گفت
    زندگي شکفتن است
    با زبان سبز راز گفتن است
    گفتگوي غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش مي رسد
    تو چه فکر ميکني
    کدام يک درست گفته اند
    من فکر مي کنم گل به راز زندگي اشاره کرده است
    هر چه باشد اوگل است
    گل يکي دو پيرهن بيشتر ز غنچه پاره کرده است!