سلام
انشاالله قسمت ميشه آقا رو زيارت مي كنيد.
من توفيق داشتم پسر ايشان را در سفري كه به مكه داشتم زيارت كنم. يادمه در هتل، ايشان و محافظشون رو ديدم كه داشتند سوار آسانسور مي شدند. من كه ايشان را نمي شناختم دويدم تا به آسانسور برسم كه ديدم ايشون آسانسور را نگه داشتند تا من برسم.
ايشون طبقه دوم پياده شدند . يك آقاي ديگر كه با ما در آسانسور بود به من گفت شناختي كي بود؟ گفتم نه و گفت پسر آقا بود...
اون سفر، سفر خيلي خاطره انگيزي براي من بود.
شاد باشيد.
بسم الله النور
1. چرا وبلاگت اينقدر بي حاله؟؟؟؟؟؟؟
2. اگر ديدار ميسر شد براي من هم يه جا خالي بذاريد...البته اگه من هم قابل باشم
3.اين وبلاگ متنخب رو هم روش تجديد نظر كنيد خواهشا
يا علي
يا حق
سلام:انشاءالله كه هرچه زودتر اسباب يه ملاقات با آقا براتون فراهم بشه.
مجددا عيد رو تبريك ميگم و التماس دعا دارم.
خدانگهدارتون.
سلام ..اميدوارم كه بهت تنهايي خوش بگذره به برو بچ اونجا سلام برسون
راستي خاصيت نماز عيد همينه
سلام حسن
اميدوارم اين چند روزه در اصفهان زيبا بهت خوش گذشته باشه.
يادته زنگ زدي گفتي الان زير پل خواجوايم چي بهت گفتم؟! نمي دونستم هنوز اين پستم را نخوندي!
...
اگه جور شد خبر كن تا ما هم بيايم. ما هم دلمون بدجوري لك زده برا يه ديدار. خصوصي و عمويميش هم بستگي به كرم اون داره.
سلام و تبريك عيد...
حس مشابهي داشتم. تهران كه بوديم، با اين كه خونهمون خيلي تا مصلا فاصله داشت و وسيلهي نقليه نداشتيم، اما توي سرماي زمستون شال و كلاه ميكرديم و با ذوق و شوق راه ميافتاديم... بعد يكي دو ساعت كه ميرسيديم مصلا، همش چشمچشم ميكرديم بلكه آقا رو ببينيم... البته هيچ سالي نديديم؛ اما شنيدن صداشون هم مرهمي بود... حفظه الله