• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : بوي ماه زلالي ...
  • نظرات : 8 خصوصي ، 29 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خانوم معلم اجازه ...!!! 

    سلام

    سال اول كه بودم روز اول مهر رو يادم نميره همه گريه ميكردند من ميخنديدم بهشون خلاصه مدير و بقيه معلم ها من براشون سوه جالبي شده بودم

    يكي از معلم ها جلو اومد و اسمم رو پرسيد من هم گفتم اسمم يادم رفته

    همه معلمها و خانم مدير و ناظم به من خنديدند

    يادش به خيررررررررررر

    ولي ناگفته نمالند كه چندروز همون معلمم ( معلم پرورشي دوران دبستان)رو توي خيابون ديدم هنوز هم مرا به چشم همون دختر شيطون وبلا نيگا ميكرد آخه خيلي شر بودم حق هم داشت

    ( من الان 28 سالمه)

    پاسخ


    سلام. من هم مثل شما از اين رمانتيك بازي‌ها بلد نبودم.
    دست‌كم شما تونستيد اون جو گريه و زاري رو درست كنيد!!
    ممنون از حضورتون.