مي شود بفرمائيد تعيين سياستهاي كلي نظام را چه دخلي به تعيين وزراي كابينه (مرادم وزراي اطلاعات خارجه دفاع و اقتصاد و دارائي است كه در تمام كابينه ها جز با نظر مستقيم ايشان امكان انتخابش نيست ) ؟!
مي شود بفرمائيد تعيين سياستهاي كلي نظام را چه دخلي به عفو مجرمين ؟!
مي شود بفرمائيد منظورتان از تعيين سياستهاي كلي نظام چه چيزهائي نيست ؟ (چون اين طوري بهتر مي شود احصاء كرد كه بالاخره چه چيزهائي در حوزه ي دخالت ايشان نيست )
ميشود بفرمائيد تعيين سياستهاي كلي نظام حكايت پا روي دو رضا خاني است يا نه ؟ ( حتما شنيده ايد كه مدرس را پيام آوردند از سوي رضا خان كه : پا روي دو ما نگذار . . . مدرس گفت شما محدوده ي دم خود را مشخص بفرمائيد تا ما هر جا پا مي گذاريم دم شما نباشد !!) حال اگر تمام آنچه رهبر به خود حق دخالت در آن را مي داند تعيين سياستهاي كلي نظام بدانيم ديگه سياستهاي جزئي معناي خودش را از دست مي دهد برادر جان !!
و آخرين سخن آنكه يادمان باشد كه بيشتر از چيزي كه هر فرد خودش را تابع مقررات مي داند سنگ اينكه او تابع مقررات است را به سينه نزنيم
كاش قانون اساسي هم اجرا ميشد . . .
شاد زي و سالم