• وبلاگ : باسيدعلي‏تافتح‏قدس‏ومكه
  • يادداشت : تو كه خاموشي ...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    "اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا"

    هر نبي مژده آمدن رسول بعد خود را داد تا به پيامبر خاتم رسيد و دين حق شکوفا و کامل شد .حالا ديگرجاهليت رنگ باخته و ديگر اين رنگ و نژاد نيست که حرف ميزد ، ديگر زنده بگور کردن دختران در عرب افتخار نيست،حالا همه از برادري و برابري حرف ميزنند،و پيامبري که 23 سال از عمر مبارکش را صرف تبليغ دين کرده ميرود تا واقعي عظيم در تاريخ را رقم بزند .پيامبر ميدادند که اين آخرين حج اوست ،همه را به حج ميخواند...و جمعي عظيم دعوت او را لبيک ميگويند ..و حج بجا ميآورند .در برگشت از حج جبرئيل بر حضرت نازل مي‌شود: "يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک"

    پيامبر(ص) که به نفاق عده ‌اي از همراهان خود از طريق وحي الهي آگاه بود، از برخورد آنان بيمناک شد.در اين هنگام جبرئيل امين براي دومين بار نازل شد:"يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک"

    پيامبر(ص) هراسناک از دلهاي مريض و ايمانهاي سست تازه مسلمانان، راه تازه‌اي مي‌جست. که جبرئيل براي سومين بار نازل شد: "يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمک من الناس"

    اين چه پيامي است که اگر به مردم ابلاغ نشود، رسالت به انجام نرسيده است؟چرا پيامبري که هم داراي مقام نبوت و رسالت است مورد خطابي اينگونه قرار گرفته است ؟ و اين عدم ابلاغ چرا عدم انجام وظيفه؟ و خداوند به قلب نوراني او اطمينان ميدهد که خداوند اون را از آسيب مردم حفظ ميکند .پيامبر(ص) که هراسي از جنگ و آسيبهاي جسماني نداشت امروز نگران نفاق و دورويي امتي است که گاه تيغ نفاق آنها گلوي بهترين ياوران دين حلق را ناجوانمردانه و به اسم دين .....پس هراس پيامبر از آسيب رسيدن به اصل دين است ، توسط مردمي که جهالت در آنها حرف اول را ميزند حتي به نام دينداري ...فرمان توقف ميدهد ..اينجا کجاست ؟اين مکان غدير است ...به آنها که جلو تر رفته اند بگويد بگويد صبر کنند تا آنها که نيامدند به آنها ملحق شوند.پس پيامبر(ص) بر بالاي بلندي ميرود وخطبه اي ايراد مي‌کنند:"خداي را سپاس مي‌گويم و بر بندگي خود و پروردگاري او اقرار مي‌کنم. جبرئيل تا کنون سه بار بر من نازل شده است و از جانب پروردگار مرا امر نموده که در اين زمين بر پاي بايستم و رسالت او را به پايان برم. آيا من ولي شما بر شما نيستم؟"

    همه پاسخ دادند:"آري." و حضرت ادامه داد: "آيا من پيامبر و رهبر شما نيستم؟" و باز همه سر به تعظيم خم مي‌کنند. آنگاه حضرت دست علي بن ابيطالب (عليه السلام) را گرفته و بلند مي‌کند و مي‌فرمايد: "من کنت مولاه فهذا علي مولاه، هرکه من ولي و سرپرست اويم، پس علي سرپرست و ولي اوست." طبق نقل مورخين حدود 120،000 نفر به ايشان تبريک وتهنيت گفتند .

    در آن هنگام اين آيه نازل شد:"اليوم يئس الذين کفروا من دينکم فل