سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نظر من که دارد؛‌ اما شاید به نظر کسی ارتباطی با رخ‌دادها و شرایط زمانی این روزها نداشته باشد نوشته‌ای که چند روز پس از مراسم تنفیذ رییس‌جمهور دولت نهم، این‌جا نوشتم.

در آن یادداشت، پنج نکته است که دوست دارم به مناسبت سالروز انتخاب دکتر احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری اسلامی ایران، دوباره آن‌ها را این‌جا بیاورم.

توجه کنید که این جمله‌ها را سوم شهریور 84 نوشته‌ام؛ عنوان این یادداشت هم همان عنوانی است که برای آن یادداشت انتخاب کرده بودم.

1- تا یکی دو سال پیش برای آن‏که کم‏کاری‏های مسئولان اجرایی کشور به پای کل نظام نوشته نشود مجبور بودیم عدم ‏وظیفه‏شناسی مسئولان میانی را عامل ناکارآمدی سامانه اجرایی کشور معرفی کنیم.

2- تمام شد.

3- من به احمدی‏نژاد رای داده‏ام و وظیفه اوست که تحت هر شرایطی به وعده‏های خویش عمل کند.

4- قرار نیست من(و امثال من به عنوان جزئی از مردم)، با خادم خودم مهربانانه و عاشقانه -به سبک‏ دخترکانی ‏که ‏در سال‏های ‏ابتدایی ‏دولت‏ سیدمحمدخاتمی‏، عاشقانه ‏به ‏رئیس‏جمهورشان ‏نامه‏های محبت ‏و مهربانی ‏‏می‏نوشتند- به سخن بنشینم.

5- با وزرا و همه خادمان میان‏دستی و پایین‏دستی سامانه اجرایی نظام هیچ کاری ندارم و کوچک‏ترین اشکالی را که در کارشان ببینم، در کارنامه محمود احمدی‏نژاد خواهم نگاشت.

پایان آن نوشته! و ایضا این نوشته!

یادم رفت! این هم نشانی مستقیم آن نوشته!


نوشته شده در  دوشنبه 87/4/3ساعت  6:13 عصر  توسط  
  نظرات دیگران()

به مناسبت سوم تیر، روز پیروزی دکتر احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری

مطمئنا اولین سوالم از کاندیداهای ریاست‌ جمهوری آینده این خواهد بود که:

آیا از حمایت‌های رهبری، چماق خواهید ساخت برای خفه کردن منتقدها؟

اگر جواب خیر است، پاسخ دهید که آیا می‌توانید بدون حمایت رهبری، دولت خود را در برابر منتقدها سر پا نگه دارید؟

اگر جواب بله است، پاسخ دهید که آیا این به معنای هزینه کردن از رهبری نیست؟ آیا خجالت نمی‌کشید؟ آیا کی می‌خواهید آدم بشوید؟

همین. 


نوشته شده در  دوشنبه 87/4/3ساعت  2:5 صبح  توسط  
  نظرات دیگران()

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بازار مؤمن است یا مستکبر؟
دِ زود باش
بهانه‏ای به نام «دعوت»
[عناوین آرشیوشده]